عضو شوید



:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



به وبلاگ من خوش آمدید

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان تنهاترین تنهاها و آدرس loverose.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار مطالب

:: کل مطالب : 1106
:: کل نظرات : 37

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 7
:: باردید دیروز : 541
:: بازدید هفته : 659
:: بازدید ماه : 2532
:: بازدید سال : 71121
:: بازدید کلی : 229342

RSS

Powered By
loxblog.Com

روح . چن . جن . ارواح . شیطان . خدا . ترسناک

دنیاهای گمشده
سه شنبه 20 اسفند 1392 ساعت 21:15 | بازدید : 657 | نوشته ‌شده به دست دکتر مولایی | ( نظرات )
شهرهای گمشده در غبار زمان در صورتی که عکس ها باز نمیشوند باید بالای ایمیل گزینه Show Image یا Display images below را بزنید لطفا تا باز شدن كامل عكسها شكیبا باشید دلایل متعددی برای تخیله و متروک شدن یک شهر وجود دارند که از جمله آن می‌توان جنگ، بلایای طبیعی، شرایط نامساعد اقلیمی و از دست دادن شرکای تجاری را نام برد. اما واقعیت مهم این است که این شهرها در گذر زمان گم شده و غبار فراموشی یاد و خاطره‌شان را برای قرن‌های متمادی از ذهن آدمیان پاک نمود، هر چند سرانجام هر کدام پس از مدت زمانی مدید مجددا کشف شده و توجهات را از نو به سوی خود جلب نمودند. در این فهرست قصد داریم تعدادی از این شهرهای از یادرفته را دوباره به یاد آوریم و تاریخ ساکنان این سیاره را از نو مرور کنیم. کارتاژ lost-cities-01 این شهر که در تونس امروزی واقع شده است توسط اقوام فینیقی پایه گذاری شده و مرکز امپراتوری کارتاژ در دوران باستان بود. این شهر در زمان خود در مدیترانه به قدرت اصلی تبدیل شده و دست‌کم برای 3000 سال پابرجا باقی ماند. به خاطر رقابت با سیراکوز (ناحیه در یونان باستان) و روم جنگ‌های متعددی بین آنان رخ داد که با تجاوز به خاک یکدیگر همراه بودند. شاید بتوان حمله مقتدرانه هانیبال به ایتالیای آن دوران را برجسته‌ترین نبرد آنان به شمار آورد. اما سرانجام کارتاژ در سال 146 قبل از میلاد توسط ارتش روم نابود شد. رومی‌ها قبل از آنکه شهر را به آتش بکشند خانه به خانه حرکت کرده و به قتل و غارت و به اسیری گرفتن مردم پرداختند. بعدها رومیان خود از نو این شهر را تاسیس کرده و آن را به یکی از مهم‌ترین و بزرگ‌ترین شهرهای امپراتوری روم بدل کردند. سالها گذشت تا این شهر برای بار دوم در سال 698 پس از میلاد و این بار در هنگام فتوحات مسلمانان مجددا تخریب شد. سیوداد پردیدا (Ciudad Perdida) lost-cities-02 سیوداد پردیدا که در زبان اسپانیولی به معنای شهر گمشده است، شهری است تاریخی در سیرا نوادا (Sierra Nevada) کشور کلمبیا که بنا بر باور عموم 800 سال بس از میلاد مسیح بنیان نهاده شد. شهر گمشده یک سری تراس که در دل مناطق کوهستانی کنده شده‌اند، شبکه‌ای از راه‌های سنگفرش شده و همچنین یک‌سری میادین مدور کوچک را در برمی‌گرفت. اعضاء قبایل محلی این شهر را تیونا می‌نامند و باور دارند این شهر قلب شبکه‌ای از روستاها است که زمانی سکونت‌گاه نیاکان‌شان یعنی قوم تایرونا (Tairona) بوده است. ظاهرا این شهر در زمان جنگ و فتوحات اسپانیایی‌ها متروکه شد. سیوداد پردیدا در 1972 توسط یک گروه کاشف گنج کشف شد. تروی lost-cities-03 فکر می‌کنم دست کم اکثر ما این شهر را می‌شناسیم. تروی شهری است افسانه‌ای که در قسمت شمال غربی ترکیه امروز قرار گرفته بود. این شهر در اثر حماسی شاعر یونانی هومر یعنی ایلیاد نقشی مهم برعهده داشت. براساس افسانه ایلیاد این شهر جایی بود که جنگ تروا در آن رخ داد. امروزه بقایای این شهر تاریخی کشف شده و از افسانه به واقعیت بدل شده است. حفاری‌های باستان شناسی نشان می‌دهد تروی شامل لایه‌های متعدد تخریب شده می‌باشد. لایه تروی VIIa احتمالا متعلق به همان شهر تروی مدنظر هومر در ایلیاد است که تاریخ ساختش بین اواسط تا اواخر قرن 13 پیش از میلاد برآورد می‌شود. اسکارا بری (Skara Brae) lost-cities-04 این شهر که در جزیره اصلی یورکنی قرار داشته (جزایر یورکنی در شمال اسکاتلند قرار دارد) جزء بهترین دهکده‌های متعلق به عصر سنگ است که در قاره اروپا واقع شده‌اند. این شهر برای صدها سال توسط ماسه پوشیده شده بود تا سرانجام در سال 1850 طوفان عظیمی محل آن را نشان داد. دیوارهای سنگی آن بسیار خوب باقی مانده‌اند چرا که ظاهرا منازل مسکونی بلافاصله پس از ترک ساکنین شهر توسط شن پر شده‌اند. به دلیل آنکه این جزیره فاقد پوشش درختی بوده تمامی اثاثیه از سنگ ساخته شده و در نتیجه آنها نیز از چنگال اثرات تخریبی گذر زمان برحذر مانده‌اند. اسکارا بری از 3180 تا 2500 پیش از میلاد مسکونی بوده اما بعد از تغییرات اقلیمی که باعث سردی و رطوبت بیش از اندازه منطقه شده بود ساکنان مجبور به ترک خانه‌های خود شدند. ممفیس lost-cities-05 ممفیس شهری است که حدود 3100 سال پیش از میلاد تاسیس شد. این شهر افسانه‌ای را منس(Menes) پادشاهی که مصر علیا و سفلی را با هم متحد نمود، پایه گذاری کرد. پیش از آن ممفیس بیشتر به قلعه‌ای نظامی شبیه بود، جایی که منس از آنجا منابع آب و زمین‌های بین مصر علیا و دلتای رود نیل را تحت نظر داشت. در طی سلسله سوم پادشاهی، ساکارا (بزرگ‌ترین محل تدفین کشور مصر در نزدیک ممفیس) به طرز قابل ملاحضه‌ای رشد کرده و با اهرام شگفت انگیزش حیرت همگان را برانگیخته بود. ممفیس از این نظر با نوبیا، آسیریا، پرسیا و ماکدونیا که تحت نظر اسکندر کبیر بودند برابری می‌کرد. این نقطه به عنوان مرکزی مذهبی بسیار مورد توجه بود تا آنکه با ظهور مسیحیت و به دنبال آن اسلام از شکوه و درخشش کاسته شده و پس از آنکه مسلمانان در 640 بعد از میلاد مصر را تسخیر کردند، متروکه شد. از جمله خرابه‌های برجا مانده از ممفیس می‌توان معبد بزرگ پتاه (Ptah) را نام برد، همچنین کاخ‌های سلطنتی فراعنه و مجسمه بزرگی از رامسس دوم از دیگر موارد هستند. در نزدیکی این شهر اهرام ساکارا قرار گرفته‌اند. کارال lost-cities-06 این شهر که یکی از کهن‌ترین شهرهای گمشده قاره آمریکا به شمار می‌رود، در دره سوپ (Supe) در کشور پرو واقع شده بود. کارال در فاصله سال‌های 2600 تا 2000 پیش از میلاد مسکونی بوده و بیش از 3.000 نفر سکنه داشت. این شهر در زمره بزرگ‌ترین شهرهای تمدن نورته چیکو (Norte Chico) جای داشت. کارال از یک محوطه عمومی مرکزی و وسیع تشکیل شده بود که 6 سکوی بزرگ خاکریز مانند حول آن قرار گرفته بود. همه شهرهای گمشده در دره سوپ تشابهاتی با یکدیگر دارند هر چند دیگر شهرها سکوهای کوچک‌تر با دوایر سنگی داشتند. با این توصیف شاید کارال مرکز و نقطه ثقل این تمدن درخشان بوده است. ظاهرا مردمان ساکن این شهر صلح طلب بوده‌اند چرا که هیچ نشانی از ابزار و ادوات جنگی یا استحکامات نظامی در آن مشاهده نشده است. بابل lost-cities-07 بابل مرکز و پایتخت امپراتوری بابل یکی از بزرگ‌ترین امپراتوری‌های کهن بود که در کنار رود فرات ساخته شد. این شهر در طول هرج و مرج‌های سال 1180 پیش از میلاد رو به زوال و نابودی رفت اما در پی کمک‌های شایان امپراتوری آشور بار دیگر مسیر رشد و شکوفایی را طی کرده و در قرن نهم پیش از میلاد از نو سر برآورد. رنگ‌های درخشان و تجمل و شکوه بابل مربوط به دوره‌ای است که نبوکد نصر یا همان بخت‌النصر فرمانروایی را برعهده داشت. او بود که دستور ساخت باغ‌های معلق معروف را داد که یکی از عجایب دوران باستان به حساب می‌آیند. امروز تمام چیزی که از این شهر باستانی باقی مانده مجموعه‌ای است از ساختمان‌های آجری شکسته و فروریخته و آوارهایی که در جلگه وسیع و حاصلخیز بین‌النهرین بین رودهای دجله و فرات در کشور عراق برجای مانده‌اند. تیکسیلا (Taxila) lost-cities-08 این شهر که در شمال غربی کشور پاکستان و در ناحیه پنجاب قرار گرفته یکی از شهرهای کهنی است که توسط پادشاه مقتدر ایران داریوش کبیر در 518 پیش از میلاد ضمیمه خاک ایران شد. در 326 قبل از میلاد این شهر توسط اسکندر کبیر محاصره شد. توسط فاتحان جانشین تحت سلطه درآمد و به یکی از بزرگ‌ترین مراکز بودیسم تبدیل شد. توماس یکی از شخصیت‌های مسیحی برجسته در قرن اول پس از میلاد از آن دیدن کرد. موفقیت عمده این شهر در دوران باستان بیشتر مرهون محل قرار گیری آن بود چرا که این شهر محل ارتباط سه مسیر تجاری بسیار مهم آن دوران بوده است. وقتی آنها رو به انحطاط رفتند این شهر نیز جاذبه و مقبولیت خود را از دست داد و در نهایت در قرن پنجم توسط قوم هون تخریب شد. سوکوتایی (Sukhothai) lost-cities-09 سوکوتایی یکی از قدیم‌ترین و در عین حال مهم‌ترین شهرهای تاریخی تایلند به شمار می‌رود. در اصل یک شهر ایالتی در نزدیکی آنگکور و امپراتوری خمر بوده که استقلال خود را در قرن 13 به دست آورده و به عنوان مرکز اولین ایالت مستقل و واحد تایلند شناخته شد. گفته می‌شود این شهر باستانی 80.000 نفر سکنه داشته است. بعد از 1351 زمانی که آیوتایا (Ayutthaya) به عنوان اولین پایتخت قدرتمند سلسله تای بنیان نهاده شد، سوکوتایی رفته رفته اعتبار و اهمیت خود را از دست داد و در 1438 سقوط کرده و ضمیمه قلمرو اوتایا شد. در اواخر قرن 15 تا اوایل قرن 16 این شهر متروکه شده و دوران طلایی خود را برای همیشه پشت سر نهاد. تیمگد (Timgad) lost-cities-10 این شهر یک از شهرهای کلونی نشین رومی بوده که در کشور الجزایر واقع شده و توسط تراجان امپراتور رومی، در 100 پس از میلاد بنیان نهاده شد. تیمگد که در اصل برای جمعیتی حدود 15.000 نفر طرح ریزی شده بود به سرعت رشد کرد. تیمگد براساس اصول معماری رومی بنیان نهاده شده و یکی از بهترین نمونه‌های آن می‌باشد. در قرن 5 این شهر توسط واندال‌ها (قبایل شرق آلمان) نابود شده و دو قرن بعد بربرها بر آن تاختند. به دنبال آن تیگمد از صفحه تاریخ پاک شد و به جمع دیگر شهرهای گمشده امپراتوری روم پیوست تا آنکه در 1881 بقایای آن کشف شد. موئن‌جودرو (Mohenjo-Daro) lost-cities-11 این شهر که حدود 2600 سال پیش از میلاد تاسیس شده یکی از قدیمی‌ترین مناطق شهری جهان به حساب می‌آید. این شهر گاهی اوقات به عنوان یک کلان شهر ارجاع داده می‌شود. طراحی این شهر بر مبنای شبکه‌ای از خیابان‌ها است که در یک الگوی منظم و کامل امتداد یافته‌اند. تخمین زده می‌شود این شهر حدود 35.000 سکنه داشته است. معماری ساختمان‌های آن به طور ویژه ممتاز بوده و از مواد گوناگونی همچون الوارهای چوبی سوخته شده و آجرهایی ساخته شده از گل که در آفتاب خشک شده و کاملا هم اندازه هستند درست شده است. موئن جودرو و تمدن دره ایندوس (Indus) حدود 1700 پیش از میلاد بدون هیچ رده‌پایی از صفحه تاریخ پاک شدند. این شهر در دهه 1920 از نو کشف شد. زیمباوه بزرگ lost-cities-12 زیمباوه بزرگ در اصل مجموعه‌ای از خرابه‌های سنگی است که در منطقه وسیعی از کشور زیمباوه امروزی گسترده شده‌اند، کشوری که نام خود را از همین خرابه‌ها گرفته است. لغت بزرگ اشاره‌ای است به وسعت محل قرار گیری آن و صدها خرابه کوچکی که به نام زیمباوه شناخته شده و در سرتاسر کشور پخش شده‌اند. این بناها توسط مردمان بومی بانتو ساخته شده‌ و زمان ساخت آنها به قرن یازدهم برمی‌گردد. این ساختمان‌ها برای بیش از 300 سال دوام داشته‌اند. تخمین زده می‌شود در روزهای اوج و شکوفایی، زیمباوه بزرگ بیش از 18.000 سکنه داشته است. به دلیل کمبود منابع آب که ناشی از تغییرات اقلیم بود و همچنین قحطی که به دنبال آن گریبانگیر ساکنین شد و نیز وضعیت سیاسی ناپایدار، ساکنان مجبور به ترک آن شده و بدین ترتیب دوران طلایی آن به سر رسید. هترا (Hatra) lost-cities-13 هترا یا الحضر شهری بود نیرومند و بزرگ که تحت تاثیر امپراتوری ایران قرار داشته و پایتخت اولین قلمرو اعراب به شمار می‌رفته است. این شهر بارها مورد هجوم رومیان قرار گرفت اما به مدد دیوارهای بلند و قطور و همچنین استحکامات تقویت شده‌اش سر تسلیم فرود نیاورد. هترا در سال 241 پس از میلاد توسط امپراتور ساسانی شاپور اول تسخیر شده، تخریب شد. خرابه‌های هترا در عراق امروزی و بویژه معبد هلنیستی و معماری رومی آن که با تزئینات شرقی در هم آمیخته گواهی است بر شکوه و بزرگی این شهر در دوران طلایی‌اش. سانچی lost-cities-14 در محل قرار گیری سانچی ساختمان تاریخی واقع شده که بیش از هزار سال قدمت دارد. این سازه در ابتدا به صورت استوپای(Stupa) متعلق به قرن سوم پیش از میلاد شکل گرفته و با یک سری از معابد بودایی و خانقاه تکمیل شده است. چیزی که اکنون در این نقطه قابل مشاهده است آثاری است که در قرن دهم یا یازدهم ساخته شده‌اند. روزگاری این مکان میعادگاه زائران بودایی فراوانی بود ولی در قرن سیزدهم و در پی رو به انحطاط رفتن آئین بودایی در هند، سانچی متروکه شده و جنگل به سرعت به سمت آن پیشروی نمود. این شهر گمشده در 1818 بوسیله مقامات بریتانیایی مجددا کشف شد. هاتوسا (Hattusa) lost-cities-15 هاتوسا در قرن 17 پیش از میلاد به عنوان مرکز امپراتوری هیتی‌ها شناخته می‌شد. در 1200 قبل از میلاد این شهر همراه با ایالات هیتی به عنوان بخشی از زوال عصر برنز نابود شد متعاقب آن ساکنان آن را ترک نموده و در نهایت متروکه شد. بنابر تخمی‌نهای جدید جمعیت این شهر بین 40 تا 50 هزار نفر برآورد می‌شود البته این رقم مربوطه به دورانی است که این شهر در اوج شکوفایی خود قرار داشته است. از خانه‌های مسکونی که با آجر و الوار ساخته شده بودند چیزی باقی نمانده تنها می‌توان خرابه‌های سنگی معابد و کاخ‌ها را در محل شهر مشاهده نمود. هاتوسا در اوایل قرن بیستم و در نواحی مرکزی کشور ترکیه توسط گروهی از باستان شناسان آلمانی کشف شد. مهم‌ترین کشف صورت گرفته در این شهر لوحه‌های سفالی است که شامل مجموعه قوانین آن دوران و ادبیات کهن خاور نزدیک هستند. این شهر در فهرست میراث جهانی یونسکو قرار دارد. چان چان (Chan Chan) lost-cities-16 شهر خشتی و گسترده چان چان در کشور پرو بزرگ‌ترین شهر این منطقه تا پیش از ورود آمریکایی‌ها به این نواحی بوده است. مصالح به کار برده شده در ساخت آن آجر یا خشت خام بوده و بناها غالبا با تزئینات و پیرایه‌هایی با نقوش برجسته و تقریبا نزدیک به سبک عربی مزین شده بودند. مرکز شهر شامل تعدادی قلعه و استحکامات بوده که اتاق‌هایی برای تشریفات، تالارهای تدفین و معابد را در برمی‌گرفتند. این شهر توسط چیمو (Chimu) در حدود 850 پس از میلاد ساخته شده و تا زمانی که توسط امپراتوری اینکا در 1470 تسخیر شد پابرجا باقی ماند. برآوردها نشان می‌دهد حدود 30.000 نفر در این شهر سکنی گزیده بودند. مسا ورده lost-cities-17 مسا ورده در جنوب غربی ایالت کلرادو قرار گرفته و مسکن صخره نشینان باستانی یعنی مردمان آناسازی(Anasazi) بوده است. در قرن دوازدهم این قبیله شروع به ساخت خانه‌های‌شان در غارهای کم ژرفا و در زیر صخره‌های که در امتداد دیواره‌های دره‌ها قرار گرفته بودند، کردند. بعضی از این اقامتگاه‌ها به اندازه بزرگ بود که 150 اتاق را شامل می‌شد. در 1300 تمامی مردمان آناسازی‌ مساورده را ترک نمودند، اما خرابه‌های برجا مانده تفریبا به طور کامل دست نخورده باقی ماند. سوال‌ها پیرامون این عزیمت ناگهانی همچنان بی‌جواب باقی مانده‌اند. هر چند هجوم قبایل شمالی بیگانه و خشکسالی از جمله دلایلی است که گمان می‌رود پاسخ این معما باشند. پرسپولیس lost-cities-18 پرسپولیس پایتخت تشریفاتی امپراتوری قدرتمند ایران یعنی هخامنشیان بوده است. آثار برجای مانده از آن در 70 کیلومتری شمال شرقی شیراز قرار گرفته و امروزه به نام تخت جمشید شناخته می‌شود. این شهر در اصل پارسا (Parsa) یا پارسه نامیده می‌شده و پرسپولیس برگرفته از لغت یونانی پرسس پولیس (Persas Polis) به معنای شهر پارسی یا ایرانی بوده است. بنا بر توصیفات این شهر بسیار زیبا بوده و با کارهای هنری ارزشمندی آراسته و تزئین شده بود که متاسفانه تنها تعداد اندکی از آنها تا به امروز باقی مانده‌اند. در 331 پیش از میلاد اسکندر کبیر در تلاش برای تسخیر امپراتوری ایران این شهر را به آتش کشید تا به نوعی انتقام سوزانده شدن آکروپولیس در آتن را گرفته باشد. این شهر همچنان به عنوان پایتخت ایران در زمان امپراتوری مکدونیان باقی ماند تا آنکه به تدریج از لوح روزگار محو شد. آثار به جا مانده از این شهر جزء فهرست میراث جهانی یونسکو قرار دارند. لپتیس مگنا (Leptis Magna) lost-cities-19 لپتیس مگنا یا لپسیس (Lepcis) شهری با معماری برجسته و متعلق به امپراتوری روم بود. این شهر در مکانی که امروز به عنوان کشور لیبی شناخته می‌شود، قرار گرفته بود. در زبان عربی این شهر را لبده (Labdah) می‌نامند. این شهر از بندرگاهی طبیعی برخوردار بود که به نوعی توسعه و شکوفایی آن را تضمین می‌کرد، چرا که لپتیس به عنوان یک مرکز تجاری مهم در ناحیه مدیترانه و همچنین سحارا شناخته می‌شد. همچنین به دلیل وجود زمین‌های حاصلخیز و غنی که در امتداد خطوط ساحلی‌اش قرار گرفته بودند در زمینه تولید محصولات کشاورزی نیز وضعیتی مناسب داشت. امپراتور روم سپتیمیوس سوروس (193-211Septimius Severus, ) که در لپتیس متولد شده بود بزرگ‌ترین حامی و پشتیبان این شهر به شمار می‌رفت. زیر نظارت مستقیم او برنامه‌های جاه‌طلبانه‌ای برای توسعه شهر با نخستین قدم‌های ساخت سازه‌های باشکوه آغاز شد. هرچند لپتیس در طول سال‌های بعد رفته رفته شکوه خود را از دست داد و به دنبال مشکلات رو به گسترشی که با امپراتوری روم داشت رو به زوال رفت. پس از فتوحات اعراب در 642 این شهر گمشده رو به خرابی نهاد و توسط طوفان‌های شن برای قرن‌ها مدفون و از نظر محو شد. در ژوئن 2005 گروه باستان شناسی دانشگاه هامبورگ به طور اتفاقی پرده از رازهای کهن این شهر برداشتند. ارگنچ (Urgench) lost-cities-20 ارگنچ که در زبان فارسی آن را گرگنچ می‌نامیدند، سابقا نزدیک رودخانه آمو دریا در غرب کشور ازبکستان قرار گرفته بود. ارگنچ یکی از بزرگ‌ترین شهرهایی محسوب می‌شد که در مسیر جاده ابریشم قرار گرفته بودند. در قرن دوازدهم و اوایل قرن سیزدهم دوران طلایی این شهر از راه رسید و ارگنچ به مرکزی برای امپراتوری آسیایی خوارزم تبدیل شد. در 1221 چنگیز خان مغول با خشونت هر چه تمام این شهر را مورد تاخت و تاز قرار داد، زنان جوان و بچه‌ها به عنوان برده به سربازان مغول تقدیم شده و باقی جمعیت شهر هم قتل عام شدند. حتی پس از این تاراج وحشیانه خرابه‌های شهر تا مدتی باقی ماند، اما تغییرات ناگهانی آمو دریا موجبات تخریب بیشتر شهر را فراهم آورده و مردمانی را که علی رغم سختی‌های موجود هنوز در آن ساکن بودند واداشت خانه و کاشانه خود را ترک کرده و آن را برای همیشه متروک پشت سر باقی گذارند. ویجایاناگارا (Vijayanagara) lost-cities-21 ویجایاناگارا یکی از بزرگ‌ترین ابر شهرهای جهان بود که بالغ بر 500.000 هزار نفر سکنه داشت، این رقم در مقایسه با جمعیت آن دوران عددی قابل ملاحظه است. این شهر در فاصله بین قرون 14 تا 16 و تحت نفوذ و قدرت امپراتوری ویجایاناگارا که به نام امپراتوری کارناتا (Karnata) هم شناخته می‌شود، به سرعت توسعه یافته و شکوفا شد. این امپراتوری بر بخش گسترده‌ای از جنوب هند سلطه داشت. در طول این دوران، امپراتوری کارناتا اغلب با دول مسلمان درگیر جنگ بود. در 1565 ارتش امپراتوری متحمل شکست سنگین و فاجعه آمیزی شده و شهر بر باد رفت. فاتحان مسلمان به شهر یورش آورده و بر ساکنین مصیبت زده آن تاختند و در طول دوره‌ای چند ماهه شهر و معابد هندوی آن را با خاک یکسان کردند، با این وجود این امپراتوری به حیات خود ادامه داده و خیلی کند تن به تسلیم و اضمحلال داد. پایتخت اصلی هرگز مجددا احیا نشده و کسی در آن سکونت نگزید و از آن زمان تنها و از دور شاهد تغییرات اطراف بوده است. اکنون بقایا و خرابه‌های این شهر جزء میراث جهانی یونسکو است. کالاکمول (Calakmul) lost-cities-22 پنهان شده در قلب جنگل‌های انبوه ایالت کامپچی مکزیک(Campeche) ، کالاکمول یکی از بزرگ‌ترین شهرهای تمدن مایا بوده که تا به امروز کشف شده‌اند. کالاکمول شهری قدرتمند به شمار آمده که اغلب برتری تیکال (Tikal) دیگر شهر معروف تمدن مایا را به چالش می‌کشید. قدرت اصلی کالاکمول در استراتژی‌های خاصش نهفته بود. سیاستی که بر شبکه‌ا‌ی از متحدین اتکا داشت و بدین صورت شهر به بقاء خود ادامه می‌داد. از نیمه دوم قرن ششم تا اواخر قرن هفتم کالاکمول به طور کامل در مقابل نیروی تیکال دست بالا را داشت. این دو شهر که رقابتی پایاپای با یکدیگر داشتند، همواره در پی به کارگیری فنون نظامی و تصمیمات جنگی بودند تا از سد یکدیگر بگذرند، اما در نهایت هر دو آنها در پی شکست و دوران افول تمدن مایا از میان رفتند. پالمیرا (Palmyra) lost-cities-23 برای قرن‌ها پالمیرا (شهر درختان نخل) در کشور سوریه شهری مهم به شمار آمده و از ثروتی چشمگیر برخوردار بود، چرا که در مسیر کاروان‌هایی که از ایران به سمت بنادر مدیترانه‌ای این کشور در رفت و آمد بودند واقع شده بود. در اوایل 212 به دنبال اشغال دهانه رود تیگریس یا دجله (Tigris) و فرات (Eupherates) توسط سلسله ساسانیان از اهمیت تجاری این شهر کم شد. امپراتور روم دیوکلیشن (Diocletian) در تلاش برای نجات شهر از تهدیداتی که از سوی ساسانیان متوجه آنان بود، دیواری عظیم ساخته و سعی کرد شهر را توسعه دهد. اما سرانجام این شهر بوسیله اعراب مسلمان در 634 تصرف شد، اما می‌توان گفت تقریبا دست نخورده باقی ماند. در نهایت دیگر بار این شهر توسط ترکان عثمانی به اشغال درآمده و تا حد یک بادیه در دل کویر تنزل کرد. در قرن هفدهم بقایای آن توسط جهانگردان غربی کشف شد. تیسفون lost-cities-24 در قرن ششم تیسفون یکی از بزرگ‌ترین شهرهای جهان بود و همچنین در شمار آن دسته از شهرها به حساب می‌آمد که دروازه‌ای رو به تمدن باستانی ناحیه بین‌النهرین محسوب می‌شدند. به دلیل همین ویژگی بود که تیسفون به نقطه استراتژیکی و نظامی مهمی برای امپراتوری روم بدل شده و توسط آنان به اشغال درآمد. امپراتوری بیزانس نیز موفق شد پنج مرتبه این شهر را به تصرف درآورد. تیسفون در دوران تاخت و تاز مسلمین به ایران در سال 637 به تصرف آنان درآمد اما پس از آنکه در قرن هشتم بغداد به عنوان مرکز خلافت عباسیان به رسمیت شناخته شد این شهر به سرعت رو به افول نهاده و رفته رفته به شهر ارواح بدل شد. گفته می‌شود تیسفون در واقع الهام بخش شهر اسبانیر (Isbanir)در داستان‌های هزار و یکشب بوده است. هم اکنون این شهر در کشور عراق قرار گرفته و تنها بنای تاریخی باشکوهی که از آن باقی مانده طاق کسری معروف است که بازدید کنندگان فراوانی دارد. هولسی (Hvalsey) lost-cities-25 هولسی یا جزیره وال (Whale Island) از مجموعه‌ای از مزارع و کشتزارها تشکیل شده بود که در قلمرو شرقی قرار گرفته و بزرگ‌ترین ناحیه متعلق به وایکینگ‌ها در گرینلند به شمار می‌رفت. وایکینگ‌ها تقریبا در 985 پس از میلاد و توسط نورس فارمرز (Norse Farmers) یا مردمانی از نژاد آلمانی در این ناحیه پا گرفتند. در دوران اوج و شکوفایی این ناحیه بالغ بر چهار هزار سکنه داشت. علی رغم نقل و انتقالات قبایل غربی در نیمه قرن چهاردهم، کلنی نشینان این منطقه برای شصت تا هفتاد سال دیگر نیز به زندگی خود در این نواحی ادامه دادند. در 1408 یک ازدواج در کلیسای هولسی به ثبت رسیده اما در واقع این آخرین خبری بوده که از گرینلند به گوش جهانیان رسیده است. آنی (Ani) lost-cities-26 این شهر نیز که در مسیر کاروان‌های شرق- غرب قرار گرفته بود اولین منطقه مهم و ارزشمند در قرن پنجم میلادی بوده که به سرعت مراحل رشد و شکوفایی را طی کرد، به طوری که در قرن دهم به پایتخت ارمنیان تبدیل شد. در طول این دوران طلایی تعداد زیادی کلیسا در این شهر ساخته شد که برخی از آنها جزء بهترین نمونه‌های معماری قرون وسطی به شمار می‌آیند و به همین دلیل این شهر عنوان "شهر هزار و یک کلیسا " را به خود اختصاص داده است. تخمین زده می‌شود جمعیتی بالغ بر 100 تا 200 هزار نفر در آن سکونت داشتند. این شهر تا زمان حمله مغول‌ها در قرن سیزدهم به حیات خود ادامه داد، حمله‌ای که همچون زلزله‌ای مهیب و ویرانگر در 1319 رخ داده و راه‌های تجاری را به کام خود فرو برد و آنان را به صورتی برگشت ناپذیر به تباهی و ویرانی کشاند. با وقوع این حوادث ناخوشایند ساکنان این شهر نیز رفته رفته آن را ترک کرده و آنی برای قرن‌ها متروکه شد. خرابه‌های آن را هم اکنون می‌توان درکشور ترکیه مشاهده کرد. پالنکه (Palenque) lost-cities-27 پالنکه در کشور مکزیک در مقایسه با دیگر شهرهای گمشده تمدن مایا از ابعاد کوچک‌تری برخوردار است، اما در مقابل نمونه‌های درخشانی از معماری و حجاری‌های این تمدن در آن به چشم می‌خورد، زیباترین آثار هنری که تا به حال توسط هنرمندان مایایی خلق شده‌اند. اکثر سازه‌های این شهر در حدود 600 تا 800 میلادی قدمت دارند. جمعیتی از زارعین و کشتکاران برای نسل‌های متمادی در این شهر زندگی می‌کردند تا اینکه به تدریج این شهر از رونق افتاده و ساکنانش بار سفر بسته و این شهر را به حال خود رها کردند. پس از آن این شهر به تدریج توسط پیشروی‌های جنگل محو و از نظر ناپدید شد. تیواهاناکو (Tiwanaku) lost-cities-28 این شهر که در جنوب غربی سواحل دریاچه تیکانا در کشور بولیوی قرار گرفته، یکی از مهم‌ترین شهرهای پیشروی امپراتوری اینکا به شمار می‌رفته است. در طول دورانی حدفاصل 300 قبل از میلاد تا 300 میلادی، تیوانکو به عنوان مرکزی معنوی شناخته می‌شد و بسیاری از مردم برای زیارت بدانجا سفر می‌کردند. این جامعه شهری نوین کم کم به سمت نواحی اطراف توسعه یافته به طوری که بین قرون هفتم تا نهم تبدیل به یک قدرت مطرح و بزرگ منطقه‌ای در نواحی جنوبی آند شده بود. به نظر می‌رسد در بالاترین مقیاس این شهر پانزده تا سی هزار نفر سکنه داشته است، هر چند تصاویر ماهواره‌ای اخیر جمعیت بیشتری را پیشنهاد می‌دهند. حول و حوش 1000 میلادی پس از یک دگرگونی شدید در وضعیت اقلیمی ناحیه، تیواهاناکو از نظر منابع غذایی دچار مشکلات عدیده‌ای شد، در نتیجه منبع قدرت و قلمرو امپراتوری اینکا به شدت متزلزل گشته و در نهایت از یادها رفت. پمپی (Pompeii) lost-cities-29 اگر به تاریخ روم باستان علاقه دارید قطعا با نام این شهر نیز آشنایی دارید. در 24 اگوست سال 79 میلادی، آتشفشان وزوویوس یا همان وزو (Vesuvius) فورانی سهمگین را تجربه کرد که سبب شد شهر پمپی که در نزدیک آن قرار داشت در زیر خاکستر و خاک مدفون شود، واقعه‌ای که این شهر را در روزی شوم و نفرین شده از لوح تاریخ محو نمود. گویی همه چیز این شهر از خانه‌ها و میزها و نقاشی‌های روی دیوار، کوزه‌ها و اسباب ولوازم منزل و حتی ساکنان آن در تاریخ یخ زده و منجمد شدند. پمپی، همراه با هرکولانیوم (Herculaneum) دیگر شهر روم متروکه شده و سرانجام نام و محل قرارگیری آنها نیز از یادها رفت. هرچند روزی از راه رسید تا دستانی گرد و غبار از چهره این شهر برگرفته و به مدد حفاری‌های باستان شناسی در قرن هجدهم از نو از سوی جهان به رسمیت شناخته شد. شهرهای گمشده جزئیاتی خارق‌العاده و شگفت از زندگی مردمانی که هزاران سال پیش می‌زیستند را در اختیار ما قرار داده‌اند، پمپی هم از این قاعده مستثنی نبوده و به دلیل نحوه ناپدید شدنش داده‌هایی با ارزش برای باستان شناسان به همراه داشت. تیوتوهواکن (Teotihuacan) lost-cities-30 در قرن دوم پیش از میلاد تمدنی نوظهور و جدید در دره مکزیکو پا به عرصه وجود گذاشت. این تمدن شهر با شکوه و بزرگ تیوتوهواکن یا توتیواکان (Teotiwakan) را بنیان نهاد که هرم‌های بزرگ پله مانند آن به شهرتی عظیم دست یافتند. در قرن 6 میلادی و به دنبال خشکسالی طولانی مدتی که ناشی از تغییرات اقلیمی بود جمعیت منطقه رو به نقصان نهاد. هفت قرن بعد و پس از افول امپراتوری تیوتوهواکن، اهرام بزرگ این شهر گمشده توسط قوم آزتک مورد تکریم و استفاده قرار گرفته و به مکانی مقدس برای زائرین تبدیل شدند. پترا (Petra) lost-cities-31 پترا، شهر افسانه‌ای است که با عنوان "شهری با قدمتی به درازای زمان" نیز شناخته می‌شود، به علاوه به آن "شهر رز" هم می‌گویند که به دلیل رنگ سنگ‌هایی است که شهر در دل آنها کنده شده است . این شهر پایتخت قلمرو ناباتین (Nabataean) بوده که در زبان عربی الانباط خوانده شده و از دجله تا دریای سرخ قلمرو آنان بوده است. پترا شهری پهناور و خاص است که قرن‌ها پیش توسط ناباتین‌ها در دل دره وادی موسا در جنوب اردن کنده شده است. اینجا نقطه تلاقی مهمی بوده که کالاهایی همچون ابریشم و ادویه‌جات حمل شده و کشورهایی همچون چین، هندوستان و کشورهای عربی واقع در نواحی جنوبی، مصر، یونان و روم را به هم پیوند داده بود. در قرن ششم و پس از چندین زلزله مخرب که سیستم آبرسانی شهر را با اشکالات جدی مواجه کردند، تقریبا کل شهر تخیله و متروکه شد. پس از به پایان رسیدن جنگ‌های صلیبی پترا در جهان غرب نیز از یادها رفت، تا آنکه این شهر گمشده توسط جهانگرد سوئیسی یوهان لودویگ برکهارت (Johann Ludwig Burckhardt) در 1812 مجددا کشف شد. تیکال (Tikal) lost-cities-32 بین سال‌های 200 تا 900 پس از میلاد، تیکال بزرگ‌ترین شهر مایاها به شمار می‌رفت که بار اساس تخمین‌های صورت گرفته جمعیتی بین 100 تا 200 هزار نفر داشت. زمانی که تیکال به بالاترین میزان جمعیت خود رسید، نواحی اطراف آن جنگل زدایی شد، همین مسئله موجب فرآیندهای فرسایش گسترده‌ای گشت که سکونت در این ناحیه را با مشکل مواجه کرده و باعث ایجاد شیبی نزولی در سطوح جمعیتی شد. تیکال بخش اعظم جمعیت خود را در دوره زمانی بین 830 تا 950 از دست داد به طوری که به سرعت رو به انحطاط و نابودی رفت. پس از 950 این شهر کم رمق شده اما همچنان سعی داشت به حیات خود ادامه دهد. جمعیت اندکی در کلبه‌هایی در میان خرابه‌های شهر زندگی می‌کردند اما حتی این مردمان نیز ناچار شدند در قرون ده و یازده بارسفر بسته و این شهر را برای همیشه ترک کنند. به دنبال آن جنگل‌های بارانی گواتمالا از نو حق خود را مطالبه کرده و در طول هزار سال بعدی شهر و خرابه‌های باقی مانده را از آن خود نمودند. آنگکور(Angkor) lost-cities-33 انگکور شهر معبدی پهناوری در کامبوج است که برای سالیان متمادی، یعنی از قرن نهم تا قرن پانزدهم میلادی عنوان پایتخت امپراتوری خمر را به دوش می‌کشید. مهم‌ترین معبد این شهر انگکور وات (Angkor Wat) است که بزرگ‌ترین مکان مذهبی باستانی در نوع خود به شمار می‌رود. همینطور معبد بایون (Bayon) واقع در آنگکور توم (Angkor Thom) که دارای صورت‌های سنگی بزرگ و متعددی است. در طول این دوران بلند آنگکور شاهد تغییرات مذهبی متعدد ناشی از تقابل مذهب بودایی و هندوئیسم بوده است. در 1431 پایان دوران طلایی آنگکور فرا رسید، سالی که این شهر توسط مهاجمان آیوتایا (Ayutthaya)به اشغال درآمده و چپاول شد، تمدنی که خود نیز زفته رفته رو به انحطاط گذاشت. به جز منطقه آنگکور وات که به عنوان معبدی بودایی همچنان به حیات خود ادامه می‌دهد، نواحی نزدیک به این شهر خالی از سکنه است. ماچوپیچو lost-cities-34 یکی از معروف‌ترین شهرهای گمشده جهان ماچوپیچوست، شهری که همه ما نام آن را بارها شنیده‌ایم، نامی که به نوعی مترادف با طلا و گنجینه‌های گمشده است. این شهر در 1911 توسط تاریخ شناسی اهل هاوایی مجددا کشف شد، آنهم برفراز دره اروبامبا (Urubamba)، جایی که برای قرن‌ها در سکوتی ژرف پنهان شده بود. شهر گمشده اینکاها از قسمت تحتانی دره قابل مشاهده نیست و کاملا به منابع خود متکی بوده است. این شهر توسط مزارع تراسی احاطه شده و منابع آب آن از چشمه‌های طبیعی تامین می‌شده است. اگرچه امروزه محل قرار گیری آن کشور پروست، اما تا پیش از کشفش در 1911 کاملا برای جهانیان ناشناخته بود.
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
همه روش های برون فکنی
یک شنبه 29 دی 1392 ساعت 21:58 | بازدید : 696 | نوشته ‌شده به دست دکتر مولایی | ( نظرات )

روشهای خیلی موثر و سریعی برای برون فکنی

ما میتوانیمراحتترین روش مناسب را برای انجام آن بسازیم. روشی که میخواهم برای شما بیان کنمیکی از این روشهاست که بسیار ساده ولی کارساز میباشد. و سرعت دستیابی به برون فکنیدر آن بسیار بالاست. کسانی که در مورد آگاهی در خواب تمرین کرده باشند نتایج بسیارموثرتری میبینند ولی بهرحال این روش برای هر شخص تازه کاری هم مفید و عملیمیباشد.پس آماده باشید تا آگاهی جدیدی در برونفکنی بدست آورید. حالتی که ما از آناستفاده میکنیم حالتی است که شما معمولا از آن به آسانی میگذرید. وقتی که مامیخوابیم قبل از به خواب رفتن در حالت خاصی قرار میگیریم. که در واقع این مرحله ازبه خواب رفتن مرزی میان خواب و بیداری است. در این حالت ما شروع به دیدن تصاویرجسته و گریخته میکنیم۱. که دیدن این تصاویر در واقع نشانه این است که ما در حال بهخواب رفتن هستیم. حتی در این حالت ما هنوز به بیداری خودمان مطمئن هستیم ولی کاملاآگاه نیستیم. بعد از گذر از این حالت ما به خواب رفته ایم. یک شخص عادی به آسانی ازکنار این پدیده میگذرد. در حالی که اگر شما کسی باشید که شغف برای برونفکنی داریداز آن استفاده خواهید کرد. نکته ای که باید اضافه کنم اینست که ما پس از گذر از اینمرز آگاهی خودمان را از دست میدهیم. منظور من از آگاهی آن نوعی است که ما در هنگامبیداری داریم و به وضعیت خودمان یعنی بیداری واقف هستیم. نکته بسیار جالبی که مطرحمیشود ادامه دادن این آگاهی پس از گذشتن از مرز میان خواب و بیداری میباشد. در واقعاگر ما موفق به آگاه ماندن پس از به خواب رفتن بشویم به راحتی میتوانیم شاهد یکبرونفکنی کاملا طبیعی باشیم. که در آن کالبد انرژی بدن به حالت آزاد در آمده وکالبد اختری ما در تبع آن از کالبد انرژی آزاد میگردد و در این حین کالبد انرژیشروع به جذب انرژی میکند که یک روند کاملا طبیعی است. البته در صورت آگاه شدناکثریت متوجه این مرحله نمیشوند. چون در هنگام برونفکنی مرحله ای وجود دارد که مادر آن آگاهی را از دست خواهیم داد و آن در هنگام جدا شدن از بدن است و پس از جداشدن ما دوباره آگاه خواهیم شد. این مرحله بسیار کوتاه است و خیلی ها متوجه آننخواهند شد. حالا سوال اصلی اینست که چگونه بر به خواب رفتن غلبه کنیم؟ روشهایبسیار موثری ابداع شده که میتوانیم از آنها استفاده کنیم. یکی از این روشها به اینصورت هست که هنگام خواب (ترجیحا باید به اندازه کافی نیاز به خواب داشته باشیم. شبهنگام بهترین موقع است) و در حالی که دراز کشیده ایم ودر حال به خواب رفتن هستیم بهیک تصویر دلخواه فکر کنیم. سعی کنید تصویری را انتخاب کنید که واقعا دلخواه شماست. یعنی به اندازه کافی به آن علاقه داشته باشید که بتوانید به آن در ذهنتان فکر کردهو آن را در ذهنتان نگهدارید. برای مثال تصویر شخصی که خیلی به آن علاقه دارید. تصویر یک مکان . یک شیء یا هر چیز که قبلا در ذهن شما ماندگار باشد. دلیل انتخابکردن تصویر برای این روش به این دلیل میباشد که در این مرحله که شما به این کارمشغول هستید با مرحله ای که پشت سر خواهید گذاشت و آن هم از تصاویر تشکیل شده شباهتبسیاری وجود دارد و باعث خواهد شد شما بتوانید آگاهی خودتان را حفظ کرده و از مرزمیان خواب و بیداری رد شوید و همچنان آگاه بمانید. برای این تمرین فقط وقتی بهتختخواب بروید که واقعا احساس خواب در شما زیاد باشد و بتوانید این کار را شروعکنید. بعد از آن کار شما باید نگاه داشتن این تصویر ذهنی باشد وبتوانید این کار رابه خوبی انجام دهید. شما باید این کار را همچنان ادامه دهید به هر میزان زمان تاشما به خواب فرو روید. بعد از آنکه بدن شما به خواب رفت و شما هنوز آگاه بودیدمیتوانید از بدنتان خارج شوید. خیلی ها ممکن است برایشان سوال باشد که چطور ازبدنمان بیرون بیاییم؟ شما میتوانید مثل اینکه از تختخواب بلند میشوید دستتان را رویتخت بگذارید و آهسته بلند شوید و سر پا بایستید. یا میتوانید به یک سمت بغلتید ودوباره سر پا بایستید. همچنین میتوانید به آسانی اراده کنید و تصور کنید که در حالارتفاع گرفتن از جسمتان هستید یا دارید از قسمت پاهایتان خارج میشوید و از جسمتاندور میشوید. البته سعی کنید برای انجام راحت این مرحله هنوز چشمهای کالبد اختریتانبسته باشند. این فقط برای راحتی شماست و باز کردن چشمها در حین بیرون آمدن از بدنهیچ خطری ندارد. رمز موفقیت این روش یکی از نیاز به خواب داشتن شماست (البته نبایدخیلی خیلی خواب آلود باشید) و دیگری موفقیت در نگاه داشتن تصویر در ذهن تا آخرینمرحله و هنگام رد شدن از مرز میان خواب و بیداری است. در این حالت شما به راحتیآگاه میمانید در حالیکه بدن شما کاملا به خواب رفته است. در صورتی که در انجاممرحله تصویر ذهنی احساس راحتی نمیکنید و این روش را نمی پسندید میتوانید از یک روشدیگر استفاده کنید. میتوانید در صورت تمایل از روش دوم استفاده کنید. در این روش کهکاملا مشابه با روش اول است قسمت تصویر ذهنی وجود ندارد و به جای آن در هنگام بهخواب رفتن میبایست دستتان را بالا نگهدارید. اتفاقی که در این حین می افتد اینست کهبه محض به خواب رفتن، دست شما به پائین می افتد و شما دوباره بیدار میشوید. پس ازبیداری دوباره دستتان را بالا نگهدارید. و این حالت چندین تکرار میشود تا اینکهبتوانید در نزدیکترین مکان بین خواب و بیداری قرار بگیرید و بتوانید بیدار بمانیددر حالیکه بدن شما به خواب رفته است. این تمرینی است که به این طریق شما میتوانیدهر بیشتر به مرز خواب و بیداری نزدیک شوید و بتوانید خودتان را بیدار نگهدارید وبدنتان را بخواب ببرید. برای دستیابی به تسلط در این روش میبایست شما به تمرین دراین زمینه بپردازید و در صورت ورزیده شدن در این کار میتوانید به راحتی برون فکنیکالبداختری کنید. شرط موفقیت در این روش و دیگر روشها تمرین میباشد.


|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
:: ادامه مطلب ...
تمام روش های برونفکنی
یک شنبه 29 دی 1392 ساعت 21:56 | بازدید : 865 | نوشته ‌شده به دست دکتر مولایی | ( نظرات )

روشهای خیلی موثر و سریعی برای برون فکنی

ما میتوانیمراحتترین روش مناسب را برای انجام آن بسازیم. روشی که میخواهم برای شما بیان کنمیکی از این روشهاست که بسیار ساده ولی کارساز میباشد. و سرعت دستیابی به برون فکنیدر آن بسیار بالاست. کسانی که در مورد آگاهی در خواب تمرین کرده باشند نتایج بسیارموثرتری میبینند ولی بهرحال این روش برای هر شخص تازه کاری هم مفید و عملیمیباشد.پس آماده باشید تا آگاهی جدیدی در برونفکنی بدست آورید. حالتی که ما از آناستفاده میکنیم حالتی است که شما معمولا از آن به آسانی میگذرید. وقتی که مامیخوابیم قبل از به خواب رفتن در حالت خاصی قرار میگیریم. که در واقع این مرحله ازبه خواب رفتن مرزی میان خواب و بیداری است. در این حالت ما شروع به دیدن تصاویرجسته و گریخته میکنیم۱. که دیدن این تصاویر در واقع نشانه این است که ما در حال بهخواب رفتن هستیم. حتی در این حالت ما هنوز به بیداری خودمان مطمئن هستیم ولی کاملاآگاه نیستیم. بعد از گذر از این حالت ما به خواب رفته ایم. یک شخص عادی به آسانی ازکنار این پدیده میگذرد. در حالی که اگر شما کسی باشید که شغف برای برونفکنی داریداز آن استفاده خواهید کرد. نکته ای که باید اضافه کنم اینست که ما پس از گذر از اینمرز آگاهی خودمان را از دست میدهیم. منظور من از آگاهی آن نوعی است که ما در هنگامبیداری داریم و به وضعیت خودمان یعنی بیداری واقف هستیم. نکته بسیار جالبی که مطرحمیشود ادامه دادن این آگاهی پس از گذشتن از مرز میان خواب و بیداری میباشد. در واقعاگر ما موفق به آگاه ماندن پس از به خواب رفتن بشویم به راحتی میتوانیم شاهد یکبرونفکنی کاملا طبیعی باشیم. که در آن کالبد انرژی بدن به حالت آزاد در آمده وکالبد اختری ما در تبع آن از کالبد انرژی آزاد میگردد و در این حین کالبد انرژیشروع به جذب انرژی میکند که یک روند کاملا طبیعی است. البته در صورت آگاه شدناکثریت متوجه این مرحله نمیشوند. چون در هنگام برونفکنی مرحله ای وجود دارد که مادر آن آگاهی را از دست خواهیم داد و آن در هنگام جدا شدن از بدن است و پس از جداشدن ما دوباره آگاه خواهیم شد. این مرحله بسیار کوتاه است و خیلی ها متوجه آننخواهند شد. حالا سوال اصلی اینست که چگونه بر به خواب رفتن غلبه کنیم؟ روشهایبسیار موثری ابداع شده که میتوانیم از آنها استفاده کنیم. یکی از این روشها به اینصورت هست که هنگام خواب (ترجیحا باید به اندازه کافی نیاز به خواب داشته باشیم. شبهنگام بهترین موقع است) و در حالی که دراز کشیده ایم ودر حال به خواب رفتن هستیم بهیک تصویر دلخواه فکر کنیم. سعی کنید تصویری را انتخاب کنید که واقعا دلخواه شماست. یعنی به اندازه کافی به آن علاقه داشته باشید که بتوانید به آن در ذهنتان فکر کردهو آن را در ذهنتان نگهدارید. برای مثال تصویر شخصی که خیلی به آن علاقه دارید. تصویر یک مکان . یک شیء یا هر چیز که قبلا در ذهن شما ماندگار باشد. دلیل انتخابکردن تصویر برای این روش به این دلیل میباشد که در این مرحله که شما به این کارمشغول هستید با مرحله ای که پشت سر خواهید گذاشت و آن هم از تصاویر تشکیل شده شباهتبسیاری وجود دارد و باعث خواهد شد شما بتوانید آگاهی خودتان را حفظ کرده و از مرزمیان خواب و بیداری رد شوید و همچنان آگاه بمانید. برای این تمرین فقط وقتی بهتختخواب بروید که واقعا احساس خواب در شما زیاد باشد و بتوانید این کار را شروعکنید. بعد از آن کار شما باید نگاه داشتن این تصویر ذهنی باشد وبتوانید این کار رابه خوبی انجام دهید. شما باید این کار را همچنان ادامه دهید به هر میزان زمان تاشما به خواب فرو روید. بعد از آنکه بدن شما به خواب رفت و شما هنوز آگاه بودیدمیتوانید از بدنتان خارج شوید. خیلی ها ممکن است برایشان سوال باشد که چطور ازبدنمان بیرون بیاییم؟ شما میتوانید مثل اینکه از تختخواب بلند میشوید دستتان را رویتخت بگذارید و آهسته بلند شوید و سر پا بایستید. یا میتوانید به یک سمت بغلتید ودوباره سر پا بایستید. همچنین میتوانید به آسانی اراده کنید و تصور کنید که در حالارتفاع گرفتن از جسمتان هستید یا دارید از قسمت پاهایتان خارج میشوید و از جسمتاندور میشوید. البته سعی کنید برای انجام راحت این مرحله هنوز چشمهای کالبد اختریتانبسته باشند. این فقط برای راحتی شماست و باز کردن چشمها در حین بیرون آمدن از بدنهیچ خطری ندارد. رمز موفقیت این روش یکی از نیاز به خواب داشتن شماست (البته نبایدخیلی خیلی خواب آلود باشید) و دیگری موفقیت در نگاه داشتن تصویر در ذهن تا آخرینمرحله و هنگام رد شدن از مرز میان خواب و بیداری است. در این حالت شما به راحتیآگاه میمانید در حالیکه بدن شما کاملا به خواب رفته است. در صورتی که در انجاممرحله تصویر ذهنی احساس راحتی نمیکنید و این روش را نمی پسندید میتوانید از یک روشدیگر استفاده کنید. میتوانید در صورت تمایل از روش دوم استفاده کنید. در این روش کهکاملا مشابه با روش اول است قسمت تصویر ذهنی وجود ندارد و به جای آن در هنگام بهخواب رفتن میبایست دستتان را بالا نگهدارید. اتفاقی که در این حین می افتد اینست کهبه محض به خواب رفتن، دست شما به پائین می افتد و شما دوباره بیدار میشوید. پس ازبیداری دوباره دستتان را بالا نگهدارید. و این حالت چندین تکرار میشود تا اینکهبتوانید در نزدیکترین مکان بین خواب و بیداری قرار بگیرید و بتوانید بیدار بمانیددر حالیکه بدن شما به خواب رفته است. این تمرینی است که به این طریق شما میتوانیدهر بیشتر به مرز خواب و بیداری نزدیک شوید و بتوانید خودتان را بیدار نگهدارید وبدنتان را بخواب ببرید. برای دستیابی به تسلط در این روش میبایست شما به تمرین دراین زمینه بپردازید و در صورت ورزیده شدن در این کار میتوانید به راحتی برون فکنیکالبداختری کنید. شرط موفقیت در این روش و دیگر روشها تمرین میباشد.

 

 

این کار مانند این است که بخواهید دوچرخه سواری یاد بگیرید.اوائل هر چه برای دوچرخه سواری تلاش می کنید تعادل خود را از دست می دهید و می افتید وبارها و بارها شکست می خورید و ممکن است روزهای زیادی را تلاش کنید ولی موفق نشوید ولی یک روز طی تمرین یکدفعه متوجه می شوید که می توانید تعادل خود را حفظ کنید و دوچرخه سواری کنید.و دلیل اینکه چرا توانستید را هم هیچ وقت نمی دانید.اگر یک بار بتوانید تعادل خود را روی دوچرخه حفظ کنید،از آن به بعد همیشه می توانید دوچرخه سواری کنید زیرا دیگر این توانایی را کسب کرده اید.

-----------------------------------------------------------------------

تکنیک برونفکنی  1

روش ساعت زنگ دار  و تلقین به خود


شما در این روش به یک ساعت زنگ دار یا گوشی همراه نیاز دارید.ساعت را طوری تنظیم کنید که دوساعت زود تر از زمانی که همیشه بیدار می شوید زنگ بزند.وقتی ساعت زنگ زد باید هنوز آنقدر خسته باشید که دوباره فوراً خوابتان ببرد.

به محض اینکه با زنگ ساعت بیدار شدید و قبل از اینکه دوباره بخوابید به خودتان بگویید ( وقتی که خوابم برد برونفکنی خواهم کرد) و سعی کنید این حالت را تجسم کنید.این تلقین و تجسم را چندین بار در ذهن خود تکرار کنید تا اینکه خوابتان ببرد.

ممکن است به محض به خواب رفتن متوجه شوید که برونفکنی کرده اید.

روش دیگر این است که ساعت را تنظیم کنید و قبل از خواب بارها وبارها به خود تلقین کنید که (با شنیدن زنگ ساعت برونفکنی خواهم کرد ) و با هربار تلقین این حالت را تجسم کنید.

هرچه تلقین و تجسم قوی تر و بیشتر باشد احتمال موفقیت بیشتر است.

-----------------------------------------------------------------------


تکنیک برونفکنی  2

روش کمک شدن بوسیله نفر دیگر

در این روش در بستر خود طاق باز(رو به سقف) دراز می کشید تا بخوابید و ساعد یک دست خود را بلند می کنید و در هوا نگه می دارید و منتظر می مانید تا خوابتان ببرد.به محض اینکه خوابتان برد دستتان شل شده و روی  بسترتان  پایین می آید .در این موقع کسی که در کنار شما نشسته در گوش شما با صدایی که کاملاً قابل شنیدن باشد می گوید (بیرون بیا، بیرون بیا)  .
این روش بر این اساس است که در اولین لحظه خواب ،انسان در عمیق ترین حالت خلسه قرار دارد و تلقین در این لحظه به شدت موثر است.

در این روش نه نیاز به تمرکز هست و نه نیاز به شل کردن تمام بدن،فقط به یک نفر دیگر به عنوان کمک کننده نیاز است که صبور باشد و از لحظه دراز کشیدن تا به خواب رفتن منتظر بماند.

این روش برای کسانی که قلبشان ضعیف است نباید انجام شود زیرا ممکن است یک دفعه از خواب بپرند یا بترسند و برای قلبشان ضرر داشته باشد.

--------------------------------------------------------------------------------


تکنیک برونفکنی  3

روش سنگین-سبک

درازبکشید و تمام عضلات بدن خود را شل کنید و راحت باشید.تجسم کنید که همچنان که راحت دراز کشیده اید به آرامی سنگین و سنگین تر می شوید به طوری که بی نهایت سنگین می شوید.به تمام رشته های وجودتان تمرکز کنید که چگونه سنگین می شوند.شما تا حالا اینقدر سنگین نشده اید.احساس کنید که هر عضله،هرعضو،هر قسمت از بدن شما وزن زیادی پیدا کرده و سنگین شده.

دقیقاً زمانی که نمی توانید سنگینی بیشتری را تحمل کنید روند کار را برعکس کنید وتجسم کنید که ناگهان به شدت سبک شده اید به طوری که از هوا هم سبک تر گردیده اید. تجسم کنید که اصلاً وزنی ندارید.ممکن است متوجه شوید که آگاهی شما دارد به سمت بالا می رود و از بدن جسمانی شما خارج می گردد.

کلید موفقیت در این روش این است که آنقدر تجسم احساس سنگین بودن را ادامه دهید تا اینکه چنین حالتی را در خود احساس کنید و  در مورد احساس سبکی نیز چنین است.تمرکزهر چه طولانی تر بر این احساس و تجسم آن رمز موفقیت است و هر حواس پرتی کوچک  نیزهمه کار را خراب می کند.

--------------------------------------------------------------------------------


تکنیک برونفکنی 4

روش آسا نسور

تجسم کنید که در یک آسانسور هستید و آسانسور شروع می کند به سمت بالا رفتن و هر لحظه بر سرعت بالارفتنش اضافه می شود و شما که در آسانسور هستید هر لحظه احساس سنگین و سنگین تر شدن می کنید ولی آسانسور به آرامی می ایستد و این بار به سرعت پایین می آید و شما در آسانسور احساس بی وزنی می کنید.

--------------------------------------------------------------------------------


تکنیک برونفکنی  5

روش تجسم شناور بودن 

وقتی در بستر خود درازکشیدید و چشمان خود را بستید ،تصور کنید که بستر خود را لمس نمی کنید،تصور کنید که در هوا شناور هستید و رخت خوابتان با بدنتان تماس ندارد.

باورتان نمی شود که چقدر این روش ساده است.

یک دفعه احساس می کنید که واقعاً شناور شده اید و دارید از محل خواب خود دور می شوید.

--------------------------------------------------------------------------------


تکنیک برونفکنی 6

روش انبساط

به پشت دراز بکشید و حالتی را اتخاذ کنید که راحت باشید.هنگامی که تمام عضلات بدن شما شل شد و یک کم حالت خواب آلودگی به شما دست داد میتوانید شروع به تجسم کنید که اندام شما به آهسته گی تغییر می کند و یک کم بزرگتر می شود.بگذارید که چند سانتیمتر رشد کنید و دوباره به اندازه اول خود باز گردید.

هر بار که سعی می کنید تجسم کنید که بزرگتر شده اید،بگذارید کمی بزرگتر از دفعه قبل شوید تا بالاخره آنقدر بزرگ شوید که تمام اطاق را با خود پر کنید.همچنانکه احساس می کنید که منبسط شده اید آگاهی شما نیز منبسط می شود و موقعی که آگاهی شما تمام اطاق را پر کرد ،از بدن بیرون می آید.

--------------------------------------------------------------------------------


تکنیک برونفکنی  7

روش مدیتیشن میدان بزرگ شونده

وقتی دراز کشیدید و تمام بدن خود را شل کردید احساس کنید که یک گوی انرژی هستید.
تجسم خود را به کار ببرید تا ببینید که آگاهی شما درست در وسط این توپ قرار دارد.
بگذارید آگاهی شما گسترش یابد تا تمام توپ را پرکند و سطح آن را بپوشاند.

تصور کنید که بدن شما با یک هاله احاطه شده است-یک پوشش مه آلود از انرژی که دور تا  دور شما قرار دارد.
بگذارید هاله شما گسترش یابد و یکی دو متر محیط اطراف شما را پر کند، سپس تجسم کنید که آگاهی  شما نیز دارد گسترش یابد و  تمام هاله شما را پر می کند. 

--------------------------------------------------------------------------------


تکنیک برونفکنی  8

روش مدیتیشن تنفس شکمی

نفس خود را به ناحیه پایین تر از قفسه سینه منتقل کنید به این ترتیب در طی تنفس از شکم خود استفاده خواهید کرد.می توانید دستهایتان را روی شکم خود قرار دهید تا حرکت آهسته بالا و پایین رفتن شکم خود را احساس کنید.

تجسم کنید که با بالا آمدن شکم آگاهی شما منبسط می شود و با پایین رفتن شکم منقبظ می گردد.

تجسم کنید که آگاهی شما مثل بادکنک باد می شود ،سبک می گردد و به سمت بالا می رود،

 بدن جسمانی شما را پشت سر می گذارد و به سوی هوای اطراف می رود.

تجسم کنید که با هر نفس کمی دورتر می شود.

--------------------------------------------------------------------------------


تکنیک برونفکنی  9

روش تجسم ذهنی حرکت

در فضای ذهن خود یک صفحه گرد را تجسم کنید.این صفحه گرد می تواند به هر رنگی که شما دوست دارید، باشد.صاف و گرد و به طرف شما.تصور کنید که به دور خود می گردد.تجسم کنید که حرکت آن با سرعت بسیار کم شروع می شود و کم کم سرعتش افزایش می یابد.
بالاخره سرعت آن به حدی می رسد که رنگ آن به بیرون می پاشد و شما یک صفحه گرد دارید که مثل فرفره به دور خود می چرخد و رنگ آن سفید خالص است.

در این موقع تجسم کنید که این فرفره دارد شما را با قدرت خیلی زیادی به سوی خودش می کشد.بگذارید شما را از خودتان بیرون بکشد،بگذارید تمام وجود شما بیرون برود و به سوی آن سفید چرخان مه آلود روانه گردد. تا اینکه ببینید بیرون از خودتان هستید.

--------------------------------------------------------------------------------


تکنیک برونفکنی  10

روش چرخاندن چشمها به سمت بالا ( روش تمرکز به چشم سوم)

در این روش می توانید دراز بکشید یا در یک صندلی راحتی بنشینید.باید کاملاً راحت باشید وهمه عضلات بدن خود را شل کنید وبه چیزی فکر نکنید ،چشمهایتان را ببندید و عمیق و منظم نفس بکشید.

همانطور که چشمهایتان بسته است ،چشمها را به سمت بالا بچرخانید مثل اینکه دارید به نقطه وسط پیشانی خیره می شوید.

اگر بتوانید این حالت را برای مدتی حفظ کنید متوجه می شوید که آگاهی شما نسبت به این نقطه افزایش یافته و آگاهی شما نسبت به تمام بدنتان کاهش یافته است به طوری که همه بدن خود را احساس نمی کنید و فقط نقطه وسط پیشانی خود را احساس می کنید.

این حالت را آنقدر ادامه دهید که احساس کنید تمام وجود شما در نقطه وسط پیشانی شما جمع شده است و دیگر اصلاً بدن خود را احساس نمی کنید.

در این مرحله باید مرکز آگاهی تان را که در نقطه وسط پیشانی جمع شده به بیرون از سر خود انتقال دهید برای این کار با تمام قدرت خود بخواهید که این نقطه آگاهی به بیرون از سر شما انتقال پیدا کند.

در این روش فشار وحشتناکی به عضلات حرکتی چشم وارد می شود ولی روشی بسیار قوی و موثر برای برونفکنی است.

--------------------------------------------------------------------------------

تکنیک برونفکنی  11

روش مدیتیشن چشم سوم

عضلات بدن خود را شل کنید و چشمان خود را ببندید و تجسم کنید که یک نقطه نورانی در ذهن شما است که دقیقاً در مرکز پیشانی تان ،بالای ابروها یتان و تقریباً دو سانتیمتر داخل سر قرار دارد.این جایی است که چشم سوم انسان قرار دارد، غده صنوبری ( the pineal  gland ).می توانید بر این نقطه کوچک نورانی تمرکز کنید و تجسم کنید که این نقطه مرکز آگاهی شما است.بگذارید این نقطه نورانی گسترش بیابد تا آنجا که تمام میدان دید ذهن شما را فراگیرد و ببینید چه اتفاقی می افتد.ممکن است ببینید که نقطه نورانی رنگ یا شکلش عوض می شود یا طرح هایی در آن بوجود می آید.مثلاً ممکن است به یک توپ آبی ضربان دار تغییر کند.با تمرکز بر این توپ آبی رنگ متوجه می شوید که این امکان وجود دارد که با تشویق آگاهی تان برای خارج شدن ،همراه آن حرکت کنید و به خارج از بدن جسمانی خود حرکت کنید.
--------------------------------------------------------------------------------

تکنیک برونفکنی  12

روش نقطه

به پشت درازبکشید(طاق باز).چشمها باز باشد.نقطه ای را در سقف درست در بالای سرتان در نظر بگیرید و چشمها را برروی این نقطه ثابت نگه دارید.

حالا بدون اینکه سرتان را حرکت دهید تصور کنید که نقطه در طول سقف به آهسته گی به سمت دیوار می خزد و به سمت راست می رود.زمانی که نقطه به دیوار رسید ،تجسم کنید که این نقطه از روی دیوار به سمت کف اتاق می خزد و از کنار شما هم می گذرد.

مواظب باشید که درحالیکه به تجسم حرکت نقطه می پردازید،چشم های شما به نقطه موجود در سقف خیره بماند وحرکت نکند در غیر این صورت باید ازاول شروع کنید.
وقتی که نقطه به زمین رسید،تصورکنید که این نقطه روی کف اطاق می خزد و از زیر بستری که روی آن خوابیده اید می گذرد.
در این موقع ممکن است که شروع به احساس سرگیجه کنید زیرا در این حالت دارید به کالبد اختری خود نیرو وارد می کنید تا آن را در درون بدن فیزیکی خود بچرخانید.

به حرکت نقطه بر روی کف اطاق ادامه دهید تا از زیر طرف دیگر بستری که روی آن خوابیده اید خارج شود و به سمت دیوارمقابل برود و از آن دیوار بالا برود تا به سمت نقطه ای که از آن شروع کرده اید حرکت کند.
این تمرین را آنقدر ادامه دهید تا کالبد اختری شما مجبور شود از کالبد جسمانی شما خارج شود.

کلید موفقیت در این روش این است که اولاً تمرکز ذهنی برای مدت طولانی ادامه یابد و اصلاً حواس پرت نشود و دوماً اینکه سرعت نقطه نه زیاد باشد و نه کم،سرعت زیاد نقطه به بیداری مطلق و سرعت کم نقطه به خواب مطلق منجر می شود در حالیکه برای برونفکنی، ماندن در حالت بین خواب و بیداری نیاز است.
--------------------------------------------------------------------------------

تکنیک برونفکنی 13

روش تجسم ذهنی

در بستر به صورت طاق باز دراز بکشید ،در این حالت صورت شما به طرف سقف خواهد بود.دستها و پاهای خود را دراز کنید،به طوری که در کنار بدن شما قرار گیرند و کاملاً راحت باشند.
سپس چشمان خود را ببندید و بگذارید کاملاً احساس راحتی بکنید و عضلات بدن شما کاملاً رها و شل شود.
سپس صبر کنید تا به حالت بین خواب وبیداری برسید.

در این حالت ،اگر چه در منطقه ای از محدوده هوشیاری هستید که احساس گیجی و ابهام می کنید ولی باید هنوز به طور کامل بر ذهن خود کنترل داشته باشید.

بعد از چند دقیقه که در این حالت بودید،شروع به تصویر سازی ذهنی کنید.تصور کنید که خارج از جسم خود هستید،تجسم کنید که دو سه متر دورتر ازبستر خود ایستاده اید و دارید به بدن خود نگاه می کنید و می بینید که بدن شما بر روی بستر دراز کشیده.

اگر بتوانید این تصویر سازی ذهنی را با قدرت در ذهن خود نگه دارید و آن را به اندازه کافی  طولانی کنید،ناگهان متوجه  می شوید که به آن نقطه منعکس شده ایدومی توانید بدن خود را که در بستر خوابیده است از آن جا ببینید.

در این موقع اگر بخواهید در حالت برونفکنی باقی بمانید باید هرچه زودتر از بدن جسمانی خود دور شوید چون اگر زیاد نزدیک بمانید، بدن جسمانی تمایل دارد که شما را به داخل خود بکشد.

رمز موفقیت در این روش این است که اولاً بتوانید تصویر سازی ذهنی را با تمام جزئیات و رنگ و عمق انجام دهید و ثانیاً این تصویر را برای مدت حداقل ده دقیقه در ذهن خود نگه دارید.

-----------------------------------------------------------------------


تکنیک برونفکنی  14

روش وارد شدن به همزاد   ( کالبد شبح مانند خود )

دراز بکشید و خود را رها کنید تا عضلات شما شل شود،همانطور که در تکنیک قبل گفته شد.

این بار تصور کنید که یک کالبد شبح مانند از خودتان در ارتفاع دو متری  در بالای بدن جسمانی شما شناور است.

باید تصویری که از کالبد شبح مانند خود ساخته اید کاملاً پایدار باشد و به صورتی در هواشناور باشد که با بدن جسمانی شما موازی باشد.

قدم بعدی این است که آگاهی خود را به کالبد شبح مانند خود انتقال دهید.

برای این کار قویاً تجسم کنید که:

 اگر در محل کالبد شبح مانند خود بودید ، اطراف خود را به چه شکلی می دیدید.

احساس شناور بودن را تجسم کنید.

تجسم کنید که اطاق از آن نقطه جدید چگونه به نظر می رسد.

ذهن خود را درون این بدن دوم نگه دارید و نگذارید که بین کالبد شناور و کالبدی که در بستر خوابیده رفت و آمد کند.

بعد از مدت کوتاهی که این کار را ادامه دادید متوجه می شوید که آگاهی شما واقعاً به کالبد شبح مانند انتقال پیدا کرده و شما واقعاً می توانید اطاق را از آن زاویه نگاه کنید.

بدون فکر کردن به بدن جسمانی خود، بخواهید که از بدن جسمانی خود دور شوید،تا احتمال بازگشت ناخواسته به بدن جسمانی را کم کنید.
--------------------------------------------------------------------------------

تکنیک برونفکنی  15

روش زاویه دید تغییر یافته

می دانید که وقتی خیلی بچه بودید چطور بود،سینه خیز از زیر میزها رد می شدید،از اسباب اثاثیه منزل بالا می رفتید و زیر لحاف و پتو چادر می زدید.خوب وقتی آدم بزرگ می شود دیگر از این کارها نمی کند ولی این تکنیک به شما اجازه می دهد که دوباره از این بازی ها بکنید.

در کنار اطاق خواب خود یک صندلی یا نردبان بگذارید و بالای آن بروید و نگاه کنید که اطاق خواب شما از آن زاویه به چه شکل است.آیا تا کنون بستر خواب خود را از این زاویه دیده بودید؟زاویه دید شما باید بالاتر از معمول باشد.تجسم کنید که خودتان در رخت خواب خوابیده اید،در آن صورت از این زاویه به چه شکل دیده می شدید؟می توانید تصور کنید که اگر از کالبد جسمانی خود بیرون بیایید واز این زاویه به خود نگاه کنید چه می بینید؟

این زاویه دید جدید را کاملاً بررسی کنید تا اینکه کاملاً آن را بشناسید.وقتی آماده شدید بروید وروی بستر خود دراز بکشید و چشمان خود راببندید وتجسم کنید که برگشته اید و روی صندلی یا نردبان ایستاده اید و به خودتان نگاه می کنید.ممکن است که متوجه شوید که واقعاً در آنجا هستید واز آنجا به بدن جسمانی خود نگاه می کنید.

  این روش موقعی خوب کار می کند که شما هرچقدر که می شود بالاتر بروید.

--------------------------------------------------------------------------------


تکنیک برونفکنی  16

روش جستجوی خانه خود

دراز بکشید و تمام بدن خود را شل کنید.بگذارید تجسم شما در خانه تان پرسه بزند و تمام جزئیات موجود در هر اطاق را بررسی و امتحان کند.سعی کنید نکته ای را بیابید که قبلاً هرگز به آن توجه نکرده اید- خیلی ساده تر از آن است که فکر می کنید - ما به ندرت هرچیزی را از نزدیک نگاه می کنیم.اگر متوجه چیز غیرمعمولی شدید که قبلاً متوجه آن نشده بودید می توانید برگردید و آن را چک کنید - البته در بدن جسمانی - بعد از اینکه برونفکنی را به پایان رساندید.

مایه شگفتی است که این روش چقدر موثر است.بعضی وقتها ما خارج از بدن خود هستیم ولی خودمان نمی دانیم.

--------------------------------------------------------------------------------


تکنیک برونفکنی  17

روش قدم زدن در یک راه بخصوص

اگر معمولاً قدم می زنید واز این کار لذت می برید این روش برای شما آسان است.همان مسیری را که همیشه قدم می زنید قدم بزنید مانند همیشه ولی طی قدم زدن بعضی جاها را نشان کنید طوری که به محض دیدن آن مکان بتوانید آن را تشخیص دهید.

هنگامی که در حالت راحت وشلی عضلانی قرار گرفتید تجسم کنید که مانند همیشه همان مسیر را دارید قدم می زنید.موقعی که به یکی از مکانهایی که نشان کرده اید رسیدید به خود بگویید ( من بیرون هستم،اینجا).
سعی کنید به طور معمول قدم زدن را تمام کنید وسپس ذهناً خودتان را تجسم کنید که به بستر و صندلی راحتی خود باز می گردید.

--------------------------------------------------------------------------------


تکنیک برونفکنی  18

روش بازگشت به کودکی

این روش در صورتی موثر است که کودکی شادی را دارا بوده باشید،زیرا لازم است که تجسم کنید که به خانه ای که در کودکی در آن بوده اید بازگشته اید.از تجسم خود استفاده کنید و تمام اطاق ها را جستجو کنید.تمام جزئیات کوچک  از جاهایی که روزی در آن بازی کرده اید به خاطر آورید.
کاملاً طبیعی است که با چنین سفری برای زادگاه خود احساس دلتنگی کنید و این باعث آغاز چیزی درون شما می شود،شما خودتان را در خارج از بدن جسمانی می یابید.اگر در خانه دوران کودکی خود متوجه تغییر دکوراسیون شدید نا امید نشوید،هیچ چیز برای همیشه ثابت نمی ماند.

--------------------------------------------------------------------------------


تکنیک برونفکنی  19

روش پرواز

اگر شما توانایی تصویر سازی ذهنی قوی دارید و روش های پیچیده رادوست ندارید این روش خوبی برای شما خواهد بود.
دراز بکشید و تمام بدن خود را شل کنید،و شروع به تصویر سازی ذهنی کنید،تصور کنید که دارید پرواز می کنید (مانند سوپرمن).تصور کنید که چه احساسی داشتید اگر می توانستید از پنجره طبقه دوم عبورکنید و به پرواز در بیایید.

تا آنجایی که می توانید تصور خود را واضح،روشن و قوی کنید.

تصور کنید که می توانید در هوا پرواز کنید،در بالای پشت بام به پرواز دربیاییدو بالای محله تان  پرواز کنید.

سعی کنید که تصور کنید که در حین پرواز باد خنکی به صورتتان می خوردولباس های شما در مقابل باد به اهتزاز در می آید.
می توانید یک پنکه را جوری تنظیم کنید که باد آن به شما بخورد همانطوری که در تصورتان قرار است باد به شما بخورد،این باعث می شود که بهتر باور کنید که در حال پرواز هستید وتصور کنید که در اثر پرواز است که باد به شما می خورد.

طولانی شدن این تصویر سازی ذهنی ممکن است باعت جداسازی کالبد اختری گردد.

--------------------------------------------------------------------------------


تکنیک برونفکنی  20

روش شنا در آسمان و خیره شدن به ستاره ها

برای این روش باید جایی بیرون از خانه را انتخاب کنید. یک تپه در بیرون شهر پیدا کنید و به بالای آن بروید.
یک روز گرم ابری برای این کار بهتر است.
در آنجا دراز بکشیدومانند معمول همه بدن خود را شل کنید ولی چشمان خود را باز نگه دارید.
مستقیم به آسمان خیره شوید .همچنان که به آسمان نگاه می کنید تجسم کنید که آزادانه در هوا شناورید و از بالا دارید به پایین نگاه می کنید.

شما می توانید این روش را در یک شب گرم پر از ستاره نیز انجام دهید.به ستاره ها در آسمان نگاه کنید و و تجسم کنید که در آن بالا بین ستاره ها هستید.تجسم کنید که از بالا دارید به کالبد جسمانی خود نگاه می کنید.

می توانید این روش را گسترش دهید به این صورت که موقعی که در یک قایق دراز کشیده اید یا اینکه در مسافرت هستید و در ماشین  یا قطار هستید این روش را انجام دهید.

مسلماً این روش باید جایی تمرین شود که چیزی مزاحم شما نباشد.اگر یک نفر از کنار شما از تپه بالا رود یا یک سگ کوچک روی شما بپرد مسلماً حواستان را پرت می کند و اگر بیرون از بدن جسمانی خود باشید برای شما یک شوک ایجاد می کند.

--------------------------------------------------------------------------------


تکنیک برونفکنی  21

روش حلقه

دراز بکشید و بدن خودرا کاملاً رها وشل کنید.باید چشمهای شما بسته باشد و دهان شما کمی باز باشد.
همینطور که به این فکر می کنید که بدن شما عمیقاً شل شده تصور کنید که یک حلقه نورانی ودرخشان بزرگ که ازانرژی ساخته شده در ارتفاع دو متر بالاتر از بدن جسمانی شما در هوا قرار دارد.

این حلقه باید از تمام قد شما بزرگ تر باشد.

 بینایی خود را کاملاً در ذهن خود ثابت نگه دارید و تجسم کنید که این حلقه بزرگ و درخشان  آهسته به سمت  پایین و به سمت شما می آید.

همچنان که حلقه انرژی از شما عبور می کند،سعی کنید که احساس کنید انرژی وارد بدن شما می شود و باعث ایجاد احساس ارتعاش می گردد.

با شروع احساس ارتعاشات آنها را تقویت کنید به این ترتیب که چندین و چندین بار از داخل حلقه عبور کنید.اگر این روش تا اینجا درست انجام شده باشد،نهایتاً در سرتاسر بدن جسمانی خود یک موج قوی از ارتعاشات را احساس خواهید کرد،حتی ممکن است یک برونفکنی نرم را احساس کنید .

در این موقع به احتمال قوی کالبد اختری شما به سمت بالا می رود و از بدن جسمانی شما دور می شود.

--------------------------------------------------------------------------------


تکنیک برونفکنی  22

روش بالا بردن انرژی

دراز بکشید و تمام عضلات بدن خود را کاملاً شل کنید.
تصور کنید که از انرژی خالص ساخته شده اید.
بگذارید این انرژی در تجسم شما به ارتعاش در بیاید.
این ارتعاش در ابتدا آرام و کند است ولی به تدریج سرعتش افزایش می یابد.
توجه خود را از روی  تمام بدن خود عبور دهید وبررسی کنید که تمام قسمتها در حال وزوز کردن باشد.
بگذارید انرژی به تدریج افزایش پیدا کند تا اینکه احساس کنید که تمام بدن شما به سرعت در حال ارتعاش است.
شما نباید حتی یک عضله خود را حرکت دهید،تمام این کارها با تجسم ذهنی صورت می گیرد.

اگر متوجه شدید که واقعاً با بدن جسمانی خود دارید حرکت می کنید،این روش را دارید اشتباه انجام می دهید.

موقعی که توانستید تجسم کنید این ارتعاش سریع انرژی درون تمام وجود شما جریان دارد ،شما می توانید ناگهان آن را رها کنید.مانند تیری که در کمان گذاشته اید وآن را نشانه رفته اید، بگذارید این انرژی از قسمت بالای سر شما  با یک جریان زیاد  از آگاهی خالص ،به سرعت خارج شود و شما آن موقع بیرون خواهید بود.  
 
--------------------------------------------------------------------------------


تکنیک برونفکنی  23

روش القاء خلسه به خود

یک مکان راحت را در نظر بگیرید و یک دروازه خیالی در ذهن خود تجسم کنید و بر آن تمرکز نمائید.

تنفس باید عمیق و منظم باشد.چشمها نیز باید بسته باشد و به سمت بالا چرخانده شده باشد.

به زودی احساس کرختی و بی حسی مختصری خواهید کرد که از پاها شروع شده و به تمام بدن گسترش می یابد. یک احساس سفتی عضلانی شروع می شود و فشار در داخل سر افزایش می یابد.

در این مرحله ممکن است تصاویر خیالی ببینید و صداهای وحشتناکی را بشنوید ولی تا جایی که ممکن است به آنها توجه نکنید زیرا آنها ممکن است تمرکز شما را به هم بزنند و خلسه را خاتمه دهند.

بعد از مدتی متوجه می شوید که می توانید باچشمهای بسته اطراف خود را ببینید.همه چیز اول تار و مبهم است ولی کم کم واضح می شود.اشیاء داخل اطاق با یک تشعشع طلایی رنگ دیده می شوند.

پس از آن احساس خواهید کرد که دو بدن دارید:یک بدن جسمانی که در آن زندانی شده اید و یک بدن سیال.

در این مرحله باید تلاش کنید و بدن سیال خود را وادار کنید تا از آن ( دروازه ) که درذهن خود تجسم کرده اید عبور کند.(قویاً بخواهید که از این در عبور کنید.)
اگر موفق شدید احساس خواهید کرد که دارید از آن در رد می شوید و در پشت سر شما بسته می شود و صدای بسته شدن در را می شنوید.(معلوم نیست چرا چنین صدایی شنیده می شود.)

از این به بعد می توانید از بدن جسمانی خود به بیرون قدم بگذارید و اطراف گردش کنید.

--------------------------------------------------------------------------------


تکنیک برونفکنی  24

روش شمردن نفس ها و ضربان های قلب

یک حالت راحت اتخاذ کنید و کف دست چپ خود را بر روی سینه خود قرار دهید به این ترتیب می توانید بالا و پایین رفتن سینه خود را در اثر تنفس احساس کنید.دست راست خود را روی دست چپ خود بگذارید و مچ دست چپ خود را به طرزی بگیرید که بتوانید ضربان قلب خود را زیر انگشتان دست راست خود احساس کنید،در این حالت آماده انجام روش هستید.

با شل کردن کامل تمام بدن شروع کنید.بگذارید سرعت تنفس و ضربان قلب شما آهسته گردد.با دست چپ سینه خود را لمس کنید و تنفس خود را بشمارید.هنگامی که توانستید تمرکز کنید و بیست تنفس را بدون حواس پرتی بشمارید آماده انجام مرحله بعد خواهید بود.

همزمان با شمردن تنفس ،شروع به شمردن ضربان قلب خود کنید.شما باید شماره های هر دو مورد را در سر خود نگه دارید.این سخت است و شما تمرکزتان را از دست خواهید داد و شماره هردو مورد از دستتان می رود.

نکته ای که به شما کمک می کند این است که تنفس خود را طوری تنظیم کنید که هر نفس با تعداد خاصی از ضربان قلب هم زمان گردد.
برای شروع بهتر است طوری نفس بکشید که هریک نفس با ده ضربان قلب هم زمان شود.

موقعی که وارد یک ریتم می شوید - که این در آغاز سخت است - متوجه می شوید که یک احساس عجیبی به شما دست می دهد.انگار که می توانید ضربان قلب جهان را احساس کنید یا اینکه می توانید تنفس کیهان را متوجه شوید.

هنگامی که چنین احساسی به شما دست داد ،این به این معنی است که خلسه شما آنقدر عمیق شده که دیگر می توانید از کالبد جسمانی خود بیرون بیایید و به ریتم جهان بپیوندید.

--------------------------------------------------------------------------------


تکنیک برونفکنی  25

روش سوال کردن از خود

برای ای

|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
دوستت دارم
دو شنبه 25 آذر 1392 ساعت 19:43 | بازدید : 799 | نوشته ‌شده به دست دکتر مولایی | ( نظرات )

دوستت دارم به نام خدا

کاش بودی حال نیستی من تنها


|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
دو شنبه 6 آبان 1392 ساعت 18:8 | بازدید : 617 | نوشته ‌شده به دست دکتر مولایی | ( نظرات )

دیوانگی شاخ و دم ندارد

همین که ساعتها و روزها

به فکرو خیال کسی هستی که به فکرت نیست

خود نوعی دیوانگیست


|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
شنبه 4 آبان 1392 ساعت 20:44 | بازدید : 713 | نوشته ‌شده به دست دکتر مولایی | ( نظرات )
درست قبل از سحرگاه ۱۹ اوت ۱۹۴۲ سربازان کانادایی و انگلیسی حمله ای را علیه آلمانیها در ساحل دی یپ واقع در نورماندی آغز کردند که در اصل حمله مقدماتی بود.برای حمله ای بزرگتر در این حمله متفقین اطلاعات زیادی از دشمن بدست آوردند اما به بهایی بسیار سنگین از مجموع ۶۰۸۶ سربازی که به ساحل پیاده شدند ۳۶۲۳ نفر کشته و زخمی شدند .درست نه سال بعد در ۱۴ اوت ۱۹۵۱ قبل از دمیدن سحر دو زن انگلیسی که تعطیلات خود را در آن ساحل می گذراندند با سر و صدای زیادی از خواب بیدار شدند .ظرف سه ساعت بعد آنها شاهد صدای نبردی بودند که در زمان جا به جا شده بود.

 

آنها دقیقاتکرار وقایع نه سال قبل را به گوش شنیدند.ترتیب و توالی زمان وقایع به آن صورت که آن دو زن گزارش کردند بعدها از اسناد محرمانه ارتش استخراج و تطبیق شد.

آن دو زن در دهکده ساحلی که نزدیک یکی از دو نقطه حمله بود اقانت داشتند.در زیر ترتیب وقایع شرح داده شده توسط آن دو زن با سوابق رسمی متفقین مقایسه شده است.

هیچکس بجز آن دو زن چیز غیرعادی در منطقه نشنید.انجمن تحقیقات روانی لندن در ۱۹۲۵ اعلام کرد تجربه آنها بعنوان یکی از تجربیات خالص مربوط به روان باید در نظر گرفته شود.

 

۳/۴۷ بامداد:قایقهای نفر بر متفقین با کشتیهای آلمانی مبادله ی آتش میکنند.مدافعین خط ساحلی فریاد میکشند و دستوراتی صادر میشود.

حدود ساعت ۴ صبح:زنها صدای همهمه ی سربازانهمراه با صدای آتشبارها و بمبهایی که به تدریج نزدیکتر میشد میشنوند.

۴/۵۰:ساعت فر برای پیاده شدن سربازان ،اما عملیات ۱۷ دقیقه از زمان مقرر عقب تر استبنابراین آتشبارها در این ساعت خاموش میشوند.

۴/۵۰ :سکوت ناگهانی

۵/۰۷:قایقها زیر آتش سنگین دشمن به ساحل میرسند.در همانحال رزمناوها ساحل دی یپ را زیر آتش میگیرند و هواپیماها به تاسیسات ساحلی حمله میکنند.

۵/۰۷ :امواجی از فریاد صدای انفجارها صدای همهمه

۵/۴۰:بمباران از عرشه ناوها قطع میشود.

۵/۴۰:مجددا سکوت

۵/۵۰:نیروی هوایی متفقین با نیروی هوایی آلمان درگیر میشوند.

۵/۵۰:صدای حملات هوایی با شدت زیاد و صداهایی ضعیف تر

۶:تمتم صداها خاموش میشود

۶/۲۵:فریادهایی که به تدریج خاموش میشوند.

۶/۵۵:سکوت بی وقفه

۸/۳۰:حمله متفقین توسط آلمانها پس رانده میشود.تلفات زیاد است و بازماندگان عقب نشینی میکنند.


|
امتیاز مطلب : 16
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
شنبه 4 آبان 1392 ساعت 20:43 | بازدید : 756 | نوشته ‌شده به دست دکتر مولایی | ( نظرات )

Annabelle، عروسک تسخیر شده توسط روح پلید دروغ

در سال 1970 یک زن عروسکی مدل Raggedy-Ann از مغازه دست دوم فروشی برای دخترش که در کالج بود خرید. دخترش عروسک را دوست داشت و آن را در آپارتمانش گذاشته بود، اما او و هم خانه اش خیلی زود متوجه اتفاقات عجیبی شدند که مربوط به عروسک می شد. عروسک خودبخود حرکت می کرد، اغلب در اتاق دیگری پیدا می شد بدون اینکه کسی بهش دست زده باشد. آنها تکه کاغذ پاره هایی با دست خط بچه گانه از یک نوع کاغذ پوستی پیدا می کردند که نمونه اش را در خانه شان نداشتند. حتی یک روز عروسک را به صورتی دیدند که به طرز غیر ممکنی بر روی پاهای قراضه خودش ایستاده است.

 

درپایان دو دختر با دو بازپرس مسائل ماورایی اد و لورین وارن تماس کردند. این زن و شوهر خیلی زود فهمیدند که عروسک توسط روح یک بچه تسخیر نشده بلکه روحی شیطانی آن را تسخیر کرده که در مورد هویتش دروغ می گوید تا به دختران نزدیک شود، شاید هم قصد داشته روح یک یا دو نفرشان را تسخیر کند. دخترها Annabelle را به این زن و شوهر دادند تا در یک جعبه نمایش شیشه ای در موزه اسرارآمیز در کانکتیکت قرار دهند. در نشان روی شیشه نوشته شده است: هشدار: به نفعتان است درش را باز نکنید


|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
وحشت
شنبه 4 آبان 1392 ساعت 20:38 | بازدید : 702 | نوشته ‌شده به دست دکتر مولایی | ( نظرات )

بررسی ها نشان میدهد که فقط یک نفر از شش هزار نفر از حساسیت لازم برای دیدن یک روح برخوردار است.این شاخص آماری محققان را به این باور رسانده که احتمالا نوعی حس ششم در پدیده دیدن ارواح دخیل است.

 

بچه هایی که ارواح را میبینند

بچه ها در قیاس با بزرگسالان به مراتب حساس تر به ارواح هستند صدها مورد از بچه هایی وجود دارند که مدعی شده اند ارواح قوم و خویش های مرده ی خود را دیده اند.برخی از کارشناسان معتقدند که انرزی حرکتی بچه ها تر و تازه تر و نافذتر از انرزی حرکتی طبیعی بزرگسالان است.این ویزگی سبب شده تا بچه ها نسبت به تغییرات انجام شده در حوزه های انرزی اطراف خود حساس تر باشند دیگر کارشناسان بر ان باورند که بچه ها دارای یک حس تله پاتی غریزی هستند که به آنها اجازه میدهد به شیوه ای ناآشنا برای بزرگسالان شرایط خارق العاده و ماورا الطبیعه ای اطراف خویش را تشخیص دهندبه هنگام وقوع یک ترازدی تغییرات عمده ای در حوزه های انرزی روی میدهد که منجر به وقوع پدیده های ماورا الطبیعه ای میشود.این شرایط تاثیرات ویزه ای روی بچه ها میگذارد بچه ها و دیگر افراد حساس از توانایی لازم برای شناسایی و خوانش این انرزی که در قالب ارواح نیز خود را نشان میدهد برخوردارند.


|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
جن نامه
دو شنبه 1 مهر 1392 ساعت 13:41 | بازدید : 755 | نوشته ‌شده به دست دکتر مولایی | ( نظرات )

|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
احضار روح
پنج شنبه 28 شهريور 1392 ساعت 20:16 | بازدید : 824 | نوشته ‌شده به دست دکتر مولایی | ( نظرات )

|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3