.
اطلاعات کاربری
درباره ما
دوستان
خبرنامه
آخرین مطالب
لینکستان
دیگر موارد
آمار وب سایت

۱- قیام حضرت امام حسین (ع) از روز خودداری از بیعت با یزید تا روز عاشورا 175 روز طول کشید.

 

2- قیام سالار شهیدان از مدینه آغاز و به کربلا ختم شد. این قیام یک هفته در مدینه، 4 ماه و 10 روز در مکه، 23 روز بین راه مکه تا کربلا (از دوم محرم تا دهم محرم) به طول انجامید.

 

3- از مکه تا کوفه منزل هایی وجود داشت که ما امروز به آنها کاروانسرا یا اقامتگاه می‌گوییم. کاروان سید الشهدا در مسیر حرکت خود از 18 منزل عبور کرد.

 

4- فاصله میان این منزل ها با همدیگر حدود سه فرسنگ و گاهی پنج فرسنگ بوده است.

 

5- اسرای اهل بیت امام حسین(ع) از کوفه تا شام از14 منزل عبور کردند.
6- زمانی که امام حسین (ع) در مکه حضور داشت حدود 12000 نامه ازکوفه برای آن حضرت فرستاده شدکه درآنها از آن امام دعوت کرده بودند تا به شهر کوفه برود و به یاری مردم آن دیار بشتابید.
7- زمانی که فرستاده امام حسین(ع) یعنی مسلم بن عقیل به کوفه رسید، تعداد 18هزار نفر با ایشان بیعت کردند. برخی هم تعداد بیعت کنندگان را 25 هزاریا40هزارنفر عنوان کردند.
8- در زیارت ناحیه نام 17نفر از فرزندان ابیطا‌ لب به عنوان شهدا کربلا ذکر شده است.

 

9- درجمع شهدای کربلا،3 کودک ازخاندان بنی هاشم وجوددارد. 
10- از خاندان بنی هاشم درمجموع 33نفر در واقعه کربلا به شهادت رسیدند. این مجموع عبارتند ازحضرت امام حسین(ع)، سه نفرفرزندان حضرت سیدالشهداء(ع)، 9نفرازفرزندان امام علی(ع)، چهارنفر از فرزندان امام حسن مجتبی(ع)، دوازده تن از اولاد عقیل و 4نفراز فرزندان جعفربن ابیطالب. البته درمنابع مختلف 18و30نفرهم ذکرشده است. 
 11- غیراز سالارشهیدان وخاندان بنی هاشم، نام82 نفراز شهدا نامشان درزیارت ناحیه مقدسه وبرخی منابع دیگرآمده است. غیرازشهیدان نام29 نفر دیگر درمنابع متأخرتر آمده است.                                                                                    
  12- جموع شهدای کوفه ازیاران امام حسین(ع)138نفراست. 
  13- درمیان شهدای کربلاتعداد 14غلام دیده می شود.

 

14- پس ازواقعه کربلا، دشمنان امام حسین، سرهای تعدادی ازشهدای کربلارا ازبدن‌های آنان جداکرده و با خود به کوفه بردند. آنان در این واقعه سرهای78 شهیدرا بین خودتقسیم کردند. دراین میان قیس بن اشعف، رئیس قبیله بنی کنده13 سر، شمررئیس هوازن12 سر، قبیله بنی تمیم17 سر، قبیله مذحج6 سر و افراد متفرقه ازقبایل دیگر13 سر را همراه خود بردند.

 

 

15 پس ازشهادت امام حسین(ع)تعداد33 زخم نیزه و34 ضربه شمشیرغیراز زخم های تیربر بدن مطهرآن امام به چشم می آمد. سیدالشهدا(ع) در هنگام شهادت 57 سال داشت. بعدازشهادت سیدالشهدا(ع) تعداد 10 نفر از دشمنان با اسب های خود بر بدن مطهر آن امام تاختند.

 

 16- سپاهیان کوفه با33 هزارنفربه جنگ با امام حسین(ع) وارد شدند. درمرحله اول22 هزار نفر شامل عمرسعد با6000 نفر و سنان،عروه بن قیس، شمرو شبث بن ربعی هرکدام با4000نفر برای نبرد آماده شدند. سپس در ادامه یزیدبن رکاب کلبی با2 هزارنفر، حصین بن نمیربا4000نفر، ما زنی با3000نفر و نصرمازنی با2000نفر پا به میدان مبارزه با سالار شهیدان گذاشتند.

 

 17- حضرت سیدالشهدا(ع)درروز عاشورا برای 10نفرمرثیه خواند و درشهادت آنان سخنانی ایراد فرمود و آنان را دعا و یا دشمنان آنان را نفرین کرد. این ده نفرعبارتند از: حضرت علی اکبر، حضرت ابوالفضل العباس، حضرت قاسم، عبدالله بن حسن، عبدالله طفل شیر خوار، مسلم بن عوسجه، حبیب بن مظاهر، حربن یزیدریاحی، زهیربن قین و جون

 

 18- امام حسین(ع)در شهادت دو نفر بر آنان درود و رحمت فرستاد. این دو تن مسلم بن عقیل و هانی بن عروه بودند.

 

 19- سیدالشهدا(ع) در واقعه کربلا بر بالین 7نفر از شهدا یعنی مسلم بن عوسجه، حربن ریاحی، واضح رومی، جون، حضرت ابولفضل(ع)، حضرت علی اکبر و حضرت قاسم با پای پیاده رفت.

 

 20- در روز عاشورا دشمنان سرهای سه نفر از شهدا یعنی عبدالله بن عمیر کلبی،عمروبن جناده وعابس بن ابی شبیب شاکری را به جانب امام حسین(ع) پرتاب کردند.

 

 21- پیکرهای سه نفر از شهدای واقعه کربلا یعنی حضرت ابوالفضل العباس(ع)، حضرت علی اکبر و عبدالرحمن بن عمیر توسط دشمنان سنگدل قطعه قطعه شد.

 

 22- در واقعه کربلا 5 کودک و نوجوان که هنوز به سن بلوغ نرسیده بودند، جام شهادت را نوشیدند. این افراد عبارتند از:

 

 1-عبدالله بن حسین، کودک شیر خوار امام حسین(ع)

 

2-عبدالله بن حسن

 

3-محمدبن ابی سعید بن عقیل

 

4-قاسم بن الحسن

 

5-عمروبن جناده انصاری

 

 23- تعداد 5 تن از شهدای کربلا از اصحاب حضرت رسول(ص) بودند.

 

انس بن حرث کاهلی

 

حبیب بن مظاهر

 

مسلم بن عوسجه

 

هانی بن عروه

 

عبدالله بن بقطر عمیری

 

24- در رکاب سالار شهیدان 15 غلام به درجه رفیع شهادت رسیدند.

 

نصروسعد- ازغلامان امام علی(ع)

 

منحج- غلام امام حسن مجتبی(ع)

 

اسلم و غارب- غلامان امام حسین(ع)

 

حرث- غلام همزه

 

جون- غلام ابوذر غفاری

 

رافع- غلام مسلم ازدی

 

سعد-غلامعمرصیداوی

 

سالم-غلام بنی المدینه

 

سالم- غلام عبدی

 

شوذب غلام شاکر

 

شیب-غلام حرث جابری

 

واضح-غلام حرث سلمانی

 

این چهارده نفر در کربلا به شهادت رسیدند. امام حسین (ع) غلام دیگری به نام سلمان داشت. آن حضرت او رابرای انجام مـأموریتی به بصره فرستاد که در آنجا به شهادت رسید.

 

25- دو نفر از یاران امام حسین (ع) روز عاشورا به اسارت دشمن در آمده و سپس به شهادت رسیدند. این دو تن سوار بن ثمامه صیداوی هستند.

 

26-چهار نفر از یاران امام حسین (ع) در کربلا پس از شهادت آن حضرت به درجه رفیع شهادت نایل آمدند. این افرادعبارتند از: سعد بن حرث و برادرش ابوالحتوف، سوید بن ابی مطاع که مجروح بود ومحمد بن ابی سعید بن عقیل

 

27- تعداد7 نفر از شهدای کربلا در حضور پدر بزرگوارشان به شهادت رسیدند. این افراد عبارتند از: حضرت علی اکبر،عبدالله بن حسین، عمرو بن جناده، عبدالله بن یزید، عبیدالله بن یزید، مجمع بن عائذ و عبدالرحمن بن مسعود.

 

28- تنها زنی که در کربلا به شهادت رسید ام وهب،همسر عبدالله بن عمیر کلبی بود.

 

29- در واقعه کربلا 5 نفر از زنان به دلایلی از خیمه ها بیرون آمده و به دشمن حمله ور شده و یا به آنها اعتراض کردند. این بانوان عبارتند از:

 

حضرت زینب کبری(س)

 

کنیز مسلم بن عوسجه

 

مادر عمرو بن جناده

 

ام وهب، همسر عبدالله کلبی

 

مادر عبدالله کلبی

 

30- حضرت علی اکبر (ع) فرزندسالار شهیدان، اولین نفر از خاندان بنی‌هاشم بود که در کربلا به شهادت رسید.آن حضرت به هنگام شهادت27 سال داشت.

 

31- در واقعه کربلا سرهای2شهید یعنی حضرت علی اصغر (ع) وحربن یزید ریاحی از پیکر آنان جدا نشد. 
پس از شهادت امام حسین (ع) ده نفر از یاران سپاه یزید وسایل آن حضرت را غارت کردند. پیراهن، زیرجامه، عمامه، کفش‌ها، زره، انگشتر، کلاه خود و شمشیر آن امام را با خود بردند.

 

32-  دهم محرم سال 61هجری برابر با روز جمعه بود. روز عاشورا در تاریخ معادل21 مهر ماه سال 59 شمسی می باشد.



:: بازدید از این مطلب : 464
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : دکتر مولایی
ت : پنج شنبه 8 آبان 1393
.

چه کسانی از خانواده امام حسین(ع) با او همراه نشدند؟ / وقتی گفتن هر شنیده ای، دروغ گویی است

فرهنگ > دین و اندیشه - هماهنگی عشق و عقل در واقعه عاشورا، اطلاعاتی از منازل مورد توقف امام حسین(ع) در مسیر مکه تا کربلا و پوشیده شدن حق را در پرونده خبرآنلاین در روز چهارم محرم بخوانید.
 

 

گفت و گو با دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی، استاد فلسفه 

پرسش: حرکت امام حسین(ع) و آگاهی از کشته شدنشان در این مسیر را با قوه عقل می توان فهمید یا از منظر عشق باید به آن نگاه کرد؟

پاسخ: ببینید، عاشورا سالروز حادثه بزرگ تلاقی عشق و عقل است که عقل، عشق می‌شود و عشق، عقل. اگر انسان به اینجا برسد به کمال کافی رسیده است. کمال انسان اینجاست که عقلش به عشق و عشقش هم به عقل تبدیل شود. 
هماهنگی عقل و عشق مستقیم‌ترین راه وصول به حق تبارک و تعالی است که طریقت گفته می‌شود. طریقت بی‌واسطه‌ترین راه تقرب به خداوند است. در طریقت عشق و عقل از هم جدا نیستند. عشق بدون فهم و عقل بی‌معنی است و عقل بدون عشق متوقف است؛ مثل آبی که در یک جا راکد است و می‌گندد. در طریقت، عقل به عشق می‌رسد.

پرسش: پس سختی کشیدن امام و همراهانش در ماجرای کربلا نیز به همین طریقت برمی گردد؟

پاسخ: بله. سختی کشیدن در طلب معرفت و نور خود عین زیبایی است و اگر سختی نبود انسان در همان عقل اول باقی می ماند ولی آن وقت دیگر انسان نبود و حداکثر این بود که یک فرشته باقی می ماند. اگر این سختی ها نبود یک نقصی در او باقی مانده بود و مراتبی از هستی را امتحان نکرده بود. عبور از این مسیر یک تجربه است و بعد از این تجربه انسان کامل می شود و این از ویژگی های انسان است و تنها انسان است که این مسیر را طی می کند.

پرسش: سختی ها را عین زیبایی نامیدید، همانطور که حضرت زینب(س) نیز درباره واقعه عاشورا گفتنه اند که «به جز زیبایی چیزی ندیدم» اما خیلی ها این تعبیر زیبایی درباره سختی و رنج را درک نمی کنند. این تفاوت نگاه از چیست؟

پاسخ: اینكه چرا بعضي اين زيبايي را نمي فهمند و از آن آگاهي را ندارد به این دلیل است که جهل و جاهل هر دو زشت اند. مخالفت با انسان هاي كامل يعني رفتن به تاريكي و جهل. حضرت سيدالشهدا مظهر زيبايي است و در آن واقعه زشتي مطلق در مقابل زيبايي مطلق قرار گرفت و اين زيبايي از سنخ نور است و هميشه باقي است و هرگز قابل پنهان كردن نيست و اين نور هميشه روشن است.

 

 برگرفته از پژوهش های عاشورایی دکتر محمدرضا سنگری

نکات و اطلاعاتی از وضعیت حرکت کاروان امام در مسیر مکه تا کربلا/ چه کسانی از خانواده امام و دوستانش نتوانستند در قافله کربلا باشند؟

مقصد کاروان کوفه بود و هسته اصلی کاروان کاملا آشنا به اهداف، برنامه ها و اندیشه های اباعبدالله است. امام تصویری روشن از راه و حتی فرجام آن را بیان کرده بود.

شیوه حرکت: سریع و پرشتاب، پرهیز از درگیری، حرکت از مسیر اصلی، سنجیده و دقیق و با مطالعه مستمر (پرسش از مسافران و بررسی دقیق راه ها و منزلگاه ها).

روش های اطلاعاتی امام: آگاهی بخشی به هم سفران در هر منزل، به ویژه در زمان پیوستن همراهان جدید. امام سجاد (ع) می فرماید: پدرم در همه منازل با اشاره به ماجرای حضرت یحیی، از شهادت خویش می گفت. در طول راه از مسافران کوفه و ساکنان منازل اطلاعات لازم را دریافت می کرد.

وضعیت راه: راه چه از پیش و چه از پس ناامن است. در پشت سر تهدید عمروبن سعید بن عاص حاکم مکه است و در پیش رو نگهبانان و عناصر اموی. شیخ مفید می گوید: «بلافاصله پس از شنیدن خبر حرکت امام حسین (ع) از قادسیه تا خفان و میان قادسیه تا قطقطانه تحت مراقبت شدید حصین بن نمیر، سالار نگهبانان کوفه قرار دارد.»

عملکرد دشمن: مراقبت از راه های اصلی و فرعی خروجی و ورودی کوفه، محاصره کامل کوفه با حدود چهار هزار نفر برای جلوگیری از ورود کاروان امام، دستگیری و قتل مسافران مشکوک توسط گشتی های اطلاعاتی و حفاظتی عبیدالله زیاد.

نخستین برخورد نظامی: عمروبن سعید-حاکم مکه- برادرش یحیی بن سعید را برای بازگرداندن امام و همراهانش مامور کرد. این گروه راه را بر امام بستند و گفتند: ای حسین، آیا از خدا پروا نمی کنی! از جماعت بیرون می روی و در امت تفرقه می افکنی؟ امام به راه ادامه داد و درگیری با تازیانه اتفاق افتاد که یاران یحی، شکست خوردند. امام در پاسخ یحیی که قیام امام را محکوم کرد این آیه شریفه را قرائت کرد: عمل من از آن من است و عمل شما از آن شما. شما از عملی که می کنم بیزارید و من از عمل شما.

اقدام یزید:یزید به محض اطلاع از حرکت امام، به عبیدالله زیاد نوشت: شنیده ام از مکه قصد سرزمین تو کرده است.
1.در راه نگهبانان قرار بده.
2.جاسوسان بگمار تا مسائل را اطلاع دهند.
3.همه روزه اخبار را برای من بنویس.
4.هرکس با تو جنگ کند با او بجنگ.

بزرگانی که همراه نشدند: 1.محمد حنیفه برادر اباعبدلله الحسین (ع) که دلیل نپیوستن او را برخی عدم توفیق یا هم افق نبودن با شهدای کربلا دانسته اند نیز نوشته اند هنگام خروج امام بیمار بود و برخی گفته اند انگشتانش بر اثر پیچیدن زره، نقص برداشت و توانایی حمل شمشیر نداشت.

2.عبدالله بن عباس بن عبدالمطلب. وی امام را تایید کرد. در هنگام حرکت اباعبدالله چشمانش دچار کم بینی یا نابینایی شده بود. در هیچ روایتی امام او را دعوت به همراهی نکرد و هیچ معصومی وی را به سب شرکت نکردن در کربلا سرزنش نکرده است. قرائن تاریخی نابینا بودن وی و داشتن راهنما در هنگام حرکت را تصریح کرده است.

3.عبدالله بن جعفر همسر حضرت زینب (ع). وی نیز همچون محمد حنیفه و ابن عباس، موید و طرفدار اباعبدالله بود و فرستاد دو فرزندش برای شرکت در کربلا گواه این فهم و معرفت و تایید است. علت شرکت نکردن او را نابینایی یا کم بینایی نوشته اند.

4.فرزدق شاعر. در بستان بنی عامر نزدیک مکه با امام ملاقت کرد. وی همراه مادرش قصد شرکت در مراسم حج داشت. پس از دیدار با امام و توضیح درباره کوفه و بی وفایی مردم و طرح چند پرسش درباره مناسک حج، از امام جدا شد.

5.ابوسعید خدری. وی یار پیامبر بود و در دوازده غزوه شرکت داشت و در سال 64 یا 74 درگذشت شخصیت برجسته وی را همه ستوده اند. او از ولایت امیر مومنان دفاع کرد. عدم حضور وی در کربلا به درستی معلوم نیست. ائمه او را تایید کرده اند و معلوم می شود عذری مانند پیری و شکستگی، چشم کم سو و ... سبب عدم شرکت اوست.

تعداد منازل راه: تعداد منازل راه را از مکه تا کربلا گوناگون نوشته اند. در برخی منازل امام درنگ کوتاهی داشته و در برخی منازل اتراق کرده است. برخی منازل متعلق به یک وادی با هم ذکر شده است. مناطقی که امام و کاروانش از آن ها گذشته یا از آن حدود گذر کرده اند به ترتیب عبارتند از: 1.بستان بنی عامر(ابوعامر) 2.التنعیم 3.الصفاح 4.ذات العرق 5.غمره 6.مسلخ 7. افیعیه 8.معدن بنی سلیم 9.عمق 10.ماء السلیلیه 11. مغیثه الماوان 12.النقره 13.الحاجز من بطن الرمه 14.سمیراء 15.نوز 16.فید 17.الاجفر 18.الخزیمیه 19. زرود 20. الثعلبیه 21.بطان 22.الشقوق 23.زباله 24.القاع 25.بطن العقبه 26.واقصه 27.القرعاء 28.مغیثه 29.شراف 30.ذوحسم 31.البیضه 32.عذیب الهجانات 33.عین الرهیمه 34.قصر بنی مقاتل 35.نینوا 36. کربلا

در بسیاری از کتب تاریخی، درنگ در برخی از این منازل گزارش داده شده است. مثلا منازل 6،7،8،9،10،11،12،14،15،27 (ده منزل) گذرگاه و توقفگاه امام نبوده اند. منزلگاه ها، نقطه های آباد و آبگاه های مناسب در دل بیابان بوده اند.  فاصله نسبی هر منزل 4 تا 5 فرسنگ بوده ومیزان توقف در هر منزل از چند ساعت تا دو روز ذکر شده است.

نحوه برخورد با مسافران: معمولا امام با مسافران که عمدتا از کوفه عازم مکه بودند چند گونه برخورد داشتند:
1.کسب خبر از راه و وضعیت کوفه
2.طرح فساد و گمراهی و نیرنگ ها و جنایات بنی امیه.
3.دعوت به همراهی و یاری در حرکت و قیام
4.پاسخ به پرسش های دینی و شرعی آنان
5.ابهام زدایی و توضیح دلایل حرکت و قیام
6.دعوت به دوری و فاصله گرفتن از رزمگاه در صورت همراهی نکردن.(امام می فرمود هر کس همراهی نکند و صدای مظلومیت مرا بشنود با ستمگران و قاتلان من در دوزخ خواهد بود.)

فاصله مکه تا نینوا: 430 کیلومتر بود و میانگین حرکت روزانه امام تقریبا 18 کیلومتر بوده است.

تعداد پیوستگان و گسستگان: هیچ کدام به روشنی و درستی معلوم نیست. هفده تن از پیوستگان در مسیر در کربلا به شهادت رسیدند. اما برخی پیوستگان در منازل دیگر می گسستند و می رفتند. جمعی از پیوستگان در کربلا با اباعبدالله همراه شدند. برخی در یک منزل می پیوستند و در منازل بعد با آگاهی از فرجام کاروان، شبانه، از قافله جدا می شدند. در هیچ منبعی نام چنین کسانی ذکر نشده است.

برگرفته از درس های عاشورایی آیت الله آقا مجتبی تهرانی

حق و باطل / پرداخت پول برای ساختن حدیث های جعلی 
در تاریخ اسلام، از زمان پیامبر(ص) تا زمان امیرالمومنین و امام حسین بسیاری از مردم از حق روی گردان شدند و به سوی باطل رفتند. قیام امام حسین هم در همین رابطه بود که می خواست با باطل مقابله کند تا حق نمایان شود.

یکی از برنامه های دشمنان در این مسیر این بود که نگذارند نقل صحیح به دست توده مردم برسد. و بعد از پیامبر تا زمان عمربن عبدالعزیز نقل حدیث از ایشان ممنوع بود تا چند نسل از حق دور بمانند. بخش دوم برنامه ها هم این بود که احادیثی را جعل می کردند و کسانی بودند که کارشان جعل حدیث بود. معروف است که برخی از این ها از صحابه پیامبر بودند که قبلا بازخرید شده بودند و برای اربابان خود جعل حدیث می کردند. یک نمونه از اینها «سمره بن جندب» بود که معاویه از او خواست یک حدیث جعل کند و او برای این کار 400 هزار درهم گرفت.

مگر مردم حق را نمی شناختند که فریب این ها را خوردند؟

پاسخ این است که مردم در صدر اسلام، دچار یک فقر شدید و انحطاط فرهنگی بسیار عمیق بودند و دشمنان اسلام هم به آن دامن زدند. بنابراین چون افراد بینش و بصیرت دینی ندارند، هر چه بشوند را نقل می کنند کاری به راست و دروغ بودنش هم ندارند. دشمنان هم از این فرصت استفاده می کنند و اخبار دروغ را از این طریق دهان به دهان پخش می کنند تا حق پوشانده شود.

گفتن هر شنیده ای دروغ گویی است!

رسول خدا(ص) می گوید: «برای این که به یک نفر بگویی دروغ گو، کافی است که او هر چه می شنود را بگوید!» اگر هر چه را که شنیدی، فورا و بدون تحقیق نقل کنی، هم معلوم است که شعور دینی نداری و آلت دست دیگران شده ای و هم معلوم می شود که دروغ گو هستی! لذا وقتی هم که از حضرت علی(ع) پرسیدند فاصله حق و باطل چقدر است، فرمود چهار انگشت، فاصله دیدن و شنیدن!
حضرت همچنین در نامه ای به حارث همدانی نوشت: مواظب باش! هر چه که به گوشت خورد را برای مردم نگو! همین کافی است که به تو بگویند تو آدم دروغگویی هستی!

این هم راهی برای شایعه پراکنی و پوشاندن حق بود. از طرفی دیگر با ظاهرسازی موقت خود را خوب جلوه می دادند تا مردم را فریب دهند. بنابراین شخص متدین باید بصیرت دینی داشته باشد، خدا هم به تو عقل داده و هم برایت نقل صحیح فرستاده، برو شعور پیدا کن، نه شعار! چون خوب شعار دادن هنر نیست.

امام حسین(ع) هم برای حق قیام کرد و می خواست بفماند که این ها باطلند و حق ما هستیم. امام از همان جلسه با والی مدینه، حق را مطرح کرد. همان جا تاکید کرد که من پای حق می ایستم. وقتی هم که به مکه آمد، در نامه ای که برای مردم کوفه فرستاد همین مسائل را مطرح کرد حضرت همه جا همین مساله را مطرح می کند و می گوید: من حق را تشخیص داده ام که چیست، به سوی آن حرکت می کنم و برای اقامه آن حرکت کرده ام و پایش هم می ایستم.

برگرفته از نثرنوشته های عاشورایی چواد محدثی

اتمام حجت

امام حسین(ع): آیا به جنگ من برخاسته ای؟
آیا از خدا پروا نداری؟خدایی که بازگشت نو به سوی اوست؟
مرا که می شناسی و می دانی پسر کیستم؟
بیا با من باش و این گروه را رها کن، که این راه به خدا نزدیک تر است.
عمر سعد: می ترسم خانه ام ویران شود!
امام: آن را برایت می سازم.
عمر سعد: می ترسم زمین و مزرعه ام را بگیرند.
امام: بهتر از آن را از دارایی خودم، در حجاز به تو می دهم.
عمر سعد: در کوفه، زن و بچه دارم و می ترسم که ابن زیاد آنها را نابود کند ...

....

گفت و گویی پرمعناست ... اتمام حجت. امام می خواهد هیچ بهانه ای برای دشمن باقی نماند، نه ترس و نه طمع، هیچ یک مانعی سر راه پیوستن به اردوگاه حق، نیست.
آنکه می ترسد و آنکه طمعکار است، وابسته و اسیر است. آنکه اسیر شد، استقلال در رای و انتخاب و تصمیم گیری ندارد. می توان او را خرید، یا برده ساخت. وابسته ها، در مقابل تطمیع یا تهدید، خلع سلاح می شوند.

اما آنکه بنده حق است، از بردگی باطل آزاد است.
آنکه رضای خدا را برگزیند، در دوراهی ها و در برخورد با جاذبه ها تمایلات و وسوسه ها قاطع و مصمم است.
و از هر چیز در راه خدا، به آسانی می گذرد ...



:: بازدید از این مطلب : 512
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
ن : دکتر مولایی
ت : پنج شنبه 8 آبان 1393
.

 

 
آیا مردگان در عالم برزخ از خانواده خود مطلعند؟
خداوند فرشته‏اى را با او روانه مى‏ کند تا چیزهایى را به او نشان دهد که شاد شود و از وى چیزهایى را بپوشاند که او را غمگین می‌کند.
 
به این مطلب امتیاز دهید
22
0 نظر
[-] اندازه متن [+]
 

 

به گزارش سرویس دینی جام نیوز، یکی از سوالات مطرح در خصوص عالم برزخ اینکه آیا مردگان در عالم برزخ از خانواده خود اطلاعی دارند و نگران سرنوشت آنها هستند؟

پاسخ:

بر اساس روایاتی که در این زمینه از پیشوایان دین به ما رسیده، روح انسان‌ها پس از مرگ می‌توانند از مسائل دنیا آگاهی پیدا کنند و تا حدودی از احوال خانواده خود آگاه شوند.

در کتاب کافی در سرفصلی با نام «أَنَّ الْمَیِّتَ یَزُورُ أَهْلَه‏،» روایاتی در این موضوع وجود دارد که برای نمونه چند روایت را بیان می‌کنیم.

۱. راوی می‌گوید از امام کاظم(ع) پرسیدم: آیا مؤمن(بعد از مرگ) به دیدار خانواده‌اش می‏رود؟!

امام(ع) فرمود: آرى، گفتم: هر چند وقت یکبار؟!

فرمود: بر حسب فضایلشان؛ پاره‌‏اى از آنان هر روز و پاره‌‏اى هر سه روز.[1]

۲. اسحاق بن عمار مى‏ گوید: در اثناى کلام امام کاظم(ع) دریافتم که کمترین آنان هر جمعه (خانواده خود را زیارت مى‏ کنند)؛

پس گفتم: در چه ساعتى؟

فرمود: «هنگام زوال خورشید (یعنی هنگام ظهر) یا مثل آن، خداوند فرشته‏اى را با او روانه مى‏ کند تا چیزهایى را به او نشان دهد که شاد شود و از وى چیزهایى را بپوشاند که او را غمگین می‌کند».[2]

۳. امام صادق(ع) میفرماید: «به درستى که مؤمن به دیدار خانواده خویش می‌شتابد؛ پس آنچه را دوست دارد، می‏بیند و آنچه را ناخوشایند دارد، از او پوشیده میشود و به درستى که کافر به دیدار خانواده خود رفته؛ آنچه ناخوشایند او است را دیده و آنچه را دوست دارد از او پوشیده میشود.

امام(ع) می‏فرماید: پاره‏اى از ایشان هر جمعه[3] به دیدار خانواده خویش رفته و پاره‏اى دیگر (با زمان‌بندی های دیگر)بر حسب عمل خود».[4]

4. همچنین از امام صادق(ع) نقل شده است روز جمعه که می‌شود یا روز عید، خداوند به نگهبان جهنم می‌فرماید به ارواح مؤمنان اعلام کند که خداوند به شما اجازه داده است تا به دیدار خانواده و دوستان خود در دنیا بروید.[5]

5. در مورد چگونگی این دیدار راوی از امام هفتم پرسید که مرده در چه صورتى و شکلی نزد خانواده خود می‌آید؟ فرمود: در صورت پرنده لطیفى بر دیوارهاشان می‌نشیند و به آنها سرکشى می‌کند، اگر خوش باشند شاد می‌شود، و اگر بدشان ببیند و نیازمند، اندوهناک و غمگین می‌شود.[6] همچنین از امام کاظم(ع) نقل شده است به مرده به صورت گنجشک یا کوچک‌تر به دیدارشان می‌آید: «قَالَ فِی صُورَةِ الْعُصْفُورِ أَوْ أَصْغَرَ مِنْ ذَلِکَ».[7]

پی نوشت:

[1]. کافی کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج ‏3، ص 231، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.

[2]. همان.

[3]. أرید بالجمعة الأسبوع لا الیوم المخصوص بقرینة معطوفیه. با توجه به قرائن منظور از جمعه هفته است نه فقط روز جمعه، همان، ج ‏3، ص 230- 231.

[4]. همان، ص 230.

[5]. عده‌ای از علماء، الأصول الستة عشر، المتن، ص 43، قم، دار الشبستری للمطبوعات، چاپ اول، 1363ش..

[6]. کافی، ج ‏3، ص 231.

[7] همان



:: بازدید از این مطلب : 545
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : دکتر مولایی
ت : پنج شنبه 8 آبان 1393
.

 

امروز هم می توان جای انگشت های صاحب این مدال ها، را روی صورت شیطان بزرگ دید. بی شک، این مجاهد فی سبیل الله، خود مدالی است درخشان و پرشکوه بر سینه ی ملت شریف ایران. خدایش در پناه خود محفوظ دارد
به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق ، قاسم سلیمانی ، سرداری که امروز آوازه اش گوش  ژنرال های چند ستاره آمریکایی را پر کرده است ، از اولین روزهای دفاع مقدس ، در جبهه های نبرد حاضر شد و پس از مدتی ، فرماندهی کارگرزاده گان کرمانی را در لشکری به نام «ثارالله» گرد آورد و سیلی های سختی به گوش صدام و صدامیان نواخت.
 قاسم سلیمانی، در سال 1379 همرزمان خود در لشکر 41 ثارالله را به مقصد سکانداری نیروی قدس سپاه پاسداران ترک کرد و  امروز هم می توان جای انگشت های  حاج قاسم را روی صورت شیطان بزرگ دید. ناز شستت سردار!

تصویر زیر ، سه «نشان فتح» سردار قاسم سلیمانی را نشان می دهد که توسط رهبر معظم انقلاب به وی اهدا شده است و در حال حاضر در موزه دفاع مقدس کرمان نگهداری می شوند. 
این نشان ها در زمان فرماندهی لشکر 41 ثارالله به سردار سلیمانی اعطا شده است. بی شک، صاحب این مدال ها، خود مدالی است درخشان و پرشکوه بر سینه ی ملت شریف ایران. خدایش در پناه خود محفوظ دارد:



 
 


:: بازدید از این مطلب : 1093
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : دکتر مولایی
ت : پنج شنبه 8 آبان 1393
.

نگاهی به ریشه ها و شخصیت های داعش و اختلافاتش با جبهه النصره

داستان گروهی نظامی که ادعا دارد «دولت » است و حالا می خواهد «خلافت » تشکیل دهد

چکیده داستان گروهی نظامی که ادعا دارد «دولت » است و حالا می خواهد «خلافت » تشکیل دهد :

سازمان «دولت اسلامی عراق و شام » (داعش) امروز توانسته است خود را به عنوان یک طرف اصلی در معادله پیچیده سوریه مطرح کند، آن هم در مدتی کوتاه از زمان تأسیسش. مدتی که برخی آن را یک «رکورد » می دانند. البته این حرف وقتی صحیح است که داعش را یک گروه جدید بدانیم. اما در حقیقتِ امر، تنها چیزی که اینجا جدید است، فقط اسم سازمان است. به همین جهت نمی توان دلایل تفوق «دولت اسلامی عراق و شام » بر دیگر سازمان های مخالف داخل سوریه را فهمید مگر آنکه به این نکته دقت کرد که این گروه نه تنها از بقیه سازمان های فعال در بحران سوریه قدمت بیشتری دارد، بلکه حتی از خود بحران سوریه هم قدمت بیشتری دارد.

داستان گروهی نظامی که ادعا دارد «دولت » است و حالا می خواهد «خلافت » تشکیل دهد
ریشه‌های داعش

ریشه‌های این سازمان به سال ۲۰۰۶ برمی‌گردد، زمانی که در پانزدهم اکتبر تأسیس «دولت اسلامی» عراق اعلام شد. دولت اسلامی عراق، سازمانی بود که از ادغام چند سازمان به وجود آمد، از جمله بارزترین آن سازمان ها می‌توان «سازمان القاعده‌ بین‌النهرین» به رهبری ابومصعب الزرقاوی و «مجلس شورای مجاهدین عراق» و «ارتش صحابه» را نام برد.
این سازمان تازه تأسیس یعنی دولت اسلامی عراق، بعقوبه‌ عراق را به عنوان مرکز و پایتخت خود برگزید و اعضایش با ابوعمر البغدادی به عنوان امیر بیعت کردند. نام اصلی ابوعمر البغدادی ۴۷ ساله، حامد داوود محمد خلیل الزاوی بود.
او که در ابتدا جزو نیروهای امنیتی عراق بود پس از آنکه در سال ۱۹۸۵ به تفکرات سلفی روی آورد از کارش خارج شد و تبدیل به یکی از تبلیغ کنندگان اصلی سلفی‌گری شد. با ابوعمر البغدادی ابتدا به عنوان امیر «ارتش طائفه‌ پیروز» بیعت شد، سپس با سازمان «القاعده در بین‌النهرین» بیعت کرد، سازمانی که چندی بعد به همراه چند گروه دیگر «مجلس شورای مجاهدین عراق» را ایجاد کرد.
در ابتدا، ابومصعب الزرقاوی در رأس این مجلس قرار داشت و پس از کشته شدن او، ابوعمر البغدادی به عنوان جانشین وی و با اسم ابوعبدالله الراشد البغدادی جانشین وی گردید و چندی بعد هم (چنانکه گفتیم) با او به عنوان امیر «دولت اسلامی عراق» بیعت شد.
در سال ۲۰۱۰ «وزارت هیأت‌های شرعی در دولت اسلامی عراق» خبر کشته شدن ابوعمر البغدادی را اعلام کرد و چندی بعد هم خبر بیعت با ابوبکر البغدادی به عنوان «امیر دولت اسلامی عراق» از طرف مجلس شورای مجاهدین؛ رسانه‌ای گردید.

19-daesh-1-609

«دولت اسلامی عراق» به سوریه امتداد می‌یابد

ابوبکر البغدادی نقشی اساسی در تأسیس «جبهه النصره لاهل الشام» ایفا نمود، هر چند که رهبر آن یعنی ابومحمد الجولانی را تابع خود محسوب می‌کرد و معتقد بود که اطاعت او بر جولانی واجب است. روی همین حساب بود که چندی بعد شخصاً «انحلال جبهه النصره و ادغام آن در دولت اسلامی عراق» و تشکیل «دولت اسلامی عراق و شام» را اعلام نمود.
البته رد این طرح از طرف جولانی هم نتوانست جلوی ظهور قدرتمند داعش در صحنه‌ میدانی را بگیرد:
داعش به سرعت اقدام به تأسیس مقرهای علنی نمود و مناطق وسیعی را بدون درگیری حقیقی به تصرف خود درآورد و در این مسیر از رزمندگان پیرو خود سود برد‌ که تا پیش از آن زیر پرچم جبهه النصره بودند و بعد از اعلام داعش به سرعت از آن جدا شده بودند.
برخی گزارش‌ها حاکی از آن است که نزدیک به شصت و پنج درصد نیروهای النصره به سرعت از آن جدا شده و از داعش اعلام تبعیت کردند. گفته شده که اکثر این افراد از «مهاجرین» یعنی جهادیون غیر سوری بوده اند.
برخی گروه‌های مسلح هم به صورت کامل اعلام وابستگی به داعش نمودند، از جمله مجلس شورای مجاهدین به رهبری ابوالاثیر (که سازمان هم او را به عنوان امیر حلب منصوب نمود) و «لشکر مجاهدین و انصار» به رهبری عمر چچنی.
به کمک همین «جدا شدن» ها بود که داعش توانست به جای جبهه النصره بر برخی مناطق و مقرها مسلط گردد که از مهم‌ترینشان می‌توان به رقّه و بخش‌هایی از ریف و داخل حلب اشاره کرد. داعش همچنین بر مقرهای برخی گروه‌های دیگر در منبج و الباب و اعزاز هم مسلط گردید. کما اینکه برخی نقاط کوچک که در دست النصره بود را تبدیل به مقرهایی بزرگ و باشکوه کرد.
داعش، بابِ پیوستن به خود را کاملاً باز گذاشته است. و از کیفیت کسانی که به او می‌پیوندند چندان پرس‌و‌جو نمی‌کند و به هر رزمنده حقوق ماهیانه‌ای در حدود دویست دلار می‌پردازد و همین موجب شده هزاران نفر در مناطقی که تحت سیطره‌اش قرار می‌گیرند به آن بپیوندند.

19-daesh-2-609

اختلافات جولانی و بغدادی

یک منبع «جهادی» در گفت‌وگو با روزنامه‌ السفیر می‌گوید که اختلافات بین این دو نفر «فکری محض» است چرا که «روشن شده است که روش بغدادی به صورت ریشه‌ای با روش جولانی متفاوت است».
بغدادی معتقد است که باید فوراً تشکیل امارت یا دولت اسلامی اعلام شود و یک امیر یا فرمانده برای آن تعیین گردد و همه تصمیم‌گیری‌ها در اختیار آن امیر باشد و برخی مجاهدین به عنوان والی از طرف این امیر تعیین گردند (فرقی ندارد سوری باشند یا نه). بغدادی همچنین هیأت شرعی‌ای که در آن قضاتی از دیگر گروه‌های مسلح اسلامی حضور داشته باشند را قبول ندارد و می گوید شرعی جز شرع مردان دولت اسلامی وجود ندارد و معتقد است که همه گروه‌های مسلح اسلامی دیگر باید با امیر داعش بیعت کنند وگرنه از حکمرانی خدا خارج شده اند.
بغدادی همه‌ همکاری نظامی‌اش فقط با گروه‌هایی است که اعلام بیعت کرده اند و معتقد است که «مردان دعوت» در دولت اسلامی (یعنی همان خطیبان و ائمه مساجد) حق دارند خودشان را به جای خطبای و علمای دینی محلی بنشانند. بغدادی معتقد است که همه غنائم و اموال به دست آمده حق بیت‌المال دولت اسلامی است و بقیه گروه‌های مسلح حقی در آن ندارند، خواه اسلامگرا باشند خواه نباشند.»
ولی یک منبع «جهادی» دیگر می گوید که « اختلاف روش را نباید چیزی بیش از یک دلیل غیر مستقیم دانست: جولانی و بغدادی بر سر استراتژی‌ای که النصرة می‌خواست در پیش بگیرد با هم توافق داشتند (هرچند که بغدادی کاملاً درباره‌ آن قانع نشده بود)
ولی در هر حال بغدادی بر اجرای آن به صورت موقت موافقت کرده بود چرا که جولانی تأکید کرده بود که این روش نزد اهل شام شدیدا مورد استقبال واقع خواهد شد.»
در ارتباط با همین نکته‌ این منبع «جهادی» توضیح می‌دهد که «دلیل اصلی اختلافات، اختلاف شخصی قدیمی بین جولانی و ابومحمد العدنانی بود،  کسی که به عنوان سخنگوی داعش شناخته می‌شد و سپس از طرف ابوبکر البغدادی به عنوان امیر داعش در شاخه‌ شام تعیین گردید.»
در همین راستا، این منبع به تعدادی از تصریحات العدنانی اشاره می‌کند که مثلا «جبهة النصرة را «افراد جداشده» از داعش توصیف کرد، کما اینکه جولانی و گروهش را طغیان گرانی توصیف کرد که به اصطلاح عصای اطاعت را تکه‌تکه کرده‌اند و بیعتی که از بغدادی بر گردنشان بود شکسته‌اند، او یک جای دیگر هم تأکید کرد که همه‌ی زمینه‌ها و دلایل جنگ بین جبهه النصره و داعش موجود است.»

19-daesh-3-609

داعش، جبهه النصره، القاعده

می‌توان پیروی از القاعده و پذیرفتن ولایت آن را بزرگترین فصل مشترک بین داعش و جبهه النصره دانست.
داعش از همان زمان تأسیس دولت اسلامی عراق زیر پرچم القاعده قرار داشت و بیش از هر چیز از روش ابومصعب الزرقاوی پیروی می‌کرد. طبق این «اصل جهادی» که «فرع از همان چیزی پیروی می‌کند که اصل از آن پیروی می‌کند»، تا وقتی که امیر داعش به صورت علنی بیعتش با رهبر القاعده را نشکسته است، باید داعش را تحت ولایت القاعده دانست.
هرچند که باید اشاره کرد که بغدادی چندی پیش فرمان رهبر القاعده مبنی بر انحلال «دولت اسلامی عراق و شام» و باقی ماندن جبهه النصره و دولت اسلامی عراق به همان حال قبلی‌شان را رد کرد.
اما جبهة النصره هم درست پس از اعلام بغدادی مبنی بر انحلال جبهه النصره، به صورت علنی بیعت خود با ایمن الظواهری رهبر القاعده را اعلام کرد، درست فردای صحبت البغدادی، جولانی تصمیم او را رد کرد و اعلام کرد که بیعتش «فقط و تنها فقط برای امیر سازمان القاعده ایمن الظواهری خواهد بود که فرمانده اعلی محسوب می‌شود.»
این اعلام بیعت جولانی هم ظاهراً گامی بود در جهت استفاده از الظواهری در نبردش با بغدادی.

19-daesh-4-609

پیام‌های ظواهری و رد آن توسط بغدادی

شاید همینجا بد نباشد نگاهی دقیق‌تر به اختلافات علنی شده‌ این مثلث (ظواهری، بغدادی، جولانی) در سطح رسانه‌ای و سیاسی بیندازیم.
به گزارش المانیتور، در ماه آوریل ۲۰۱۳ (یکسال پیش) بود که بغدادی در پیامی صوتی اعلام کرد که «جبهه النصره» «امتداد دولت اسلامی عراق و بخشی از آن» به حساب می‌آید و سپس «الغای اسم دولت اسلامی عراق و الغای اسم جبهه النصره و جمع آن دو ذیل یک اسم واحد، یعنی دولت اسلامی عراق و شام» را اعلام نمود. بغدادی در ادامه‌ی پیام افزود که برای اتخاذ تصمیم ادغام این دو سازمان با «اهل حل و عقد» ( یعنی رهبران و علما) مشورت کرده است و آنها از این طرح استقبال کرده‌اند.
اما پس از صدور این پیام، جولانی بیانیه‌ای داد و طی آن به پاسخگویی به بغدادی پرداخت و گفت که نه تنها با او در این زمینه مشورتی نشده است بلکه حتی به «علمای بزرگ جبهه النصره» خبر ادغام این دو سازمان را نداده بودند و آنها هم این خبر را از رسانه‌ها شنیدند.
جولانی بدین ترتیب گردن نهادن به فرماندهی بغدادی را رد کرد، مسئله‌ای که موجب ایجاد نوعی هرج و مرج بین «جهادیون سوریه» و ایجاد شکاف‌هایی در صفوف جبهه النصره (یعنی اصلی‌ترین نیروی مسلح در حال جنگ با نظام سوریه تا آن زمان) گردید. جولانی ضمن اعلام بیعت با ایمن الظواهری تأکید کرد که بیعت سابقش با بغدادی تنها به عنوان نماینده‌ ظواهری در عراق بوده است.
در اینجا بود که از طرف‌های مختلفی از ظواهری نظرخواهی شد تا آنکه ظواهری در ماه می ۲۰۱۳ طی نامه‌ای به جولانی و بغدادی دستور به انحلال داعش و باقی ماندن جبهه النصره و دولت اسلامی عراق در وضع سابقشان داد. این مسئله مورد پذیرش رهبران داعش قرار نگرفت واختلافات ادامه پیدا کرد.
حدود شش ماه بعد، پیام صوتی رهبر القاعده ایمن الظواهری در روز ۸ نوامبر ۲۰۱۳ منتشر شد و سر و صدای رسانه‌ای زیادی بپا کرد، پیامی که طی آن، ظواهری صریحاً خواستار انحلال دولت اسلامی عراق و شام (داعش) شده و تأکید کرده که جبهه النصره شاخه‌ رسمی القاعده در سوریه به حساب می‌آید، چیزی که وجهه‌ای «شرعی» به جبهه النصره می‌بخشید. در مقابل و به سرعت، داعش هم با پیام رهبرش ابوبکر البغدادی این صحبت‌های ظواهری را رد کرده و تأکید نمود «داعش»، هم در عراق و هم در سوریه باقی خواهد ماند و به فعالیت‌هایش ادامه خواهد داد.
ایمن الظواهری در پیام خود آورده بود: «از امروز دولت اسلامی عراق و شام منحل است و این گروه به همان اسم دولت اسلامی عراق به فعالیتش ادامه خواهد داد … جبهه النصره لأهل الشام یک شاخه‌ مستقل است [نه زیر نظر دولت اسلامی عراق] و مستقیما زیر نظر فرماندهی کل القاعده عمل خواهد کرد.» الظواهری در این پیام تأکید کرد: «ولایت مکانی دولت اسلامی عراق، بر عراق است و و ولایت مکانی جبهه النصره لأهل الشام بر سوریه.» بدین ترتیب ظواهری طرف رهبر جبهه النصره را گرفت که از او خواسته بود او را از بغدادی مستقل بداند و ولایت جبهه النصره بر سوریه و استقلالش از القاعده‌ عراق را اعلام نماید. الظواهری در ادامه‌ پیام صوتی‌اش آورده بود: «کار شیخ ابوبکر البغدادی الحسینی [او مدعی است نسبش به حضرت سیدالشهدا علیه السلام می‌رسد] که بدون دستورخواهی از ما و بدون مشورت با ما و حتی بدون اطلاع دادن به ما تشکیل دولت اسلامی عراق و شام را اعلام نمود، خطا بود. کار شیخ ابومحمد الجولانی هم که بدون دستورخواهی از ما و بدون مشورت با ما و حتی بدون اطلاع دادن به ما اعلام کرد که دولت اسلامی عراق و شام را نمی‌پذیرد و خود را با القاعده مرتبط دانست، خطا بود.»
جالب آنکه درست در همان روز ۸ نوامبر پیامی صوتی از بغدادی منتشر شد که در پاسخ به الظواهری تصریح می‌کرد: «دولت اسلامی در عراق و شام، کماکان باقی خواهد ماند … هرگز بر سر آن مذاکره و چانه‌زنی نمی‌کنیم و از آن کوتاه نمی‌آییم.»
درباره‌ چرایی انتشار این پیام صوتی از طرف ظواهری (که مضمونش درست همان چیزی است که حدوداً شش ماه قبلش و طی نامه به بغدادی و جولانی هم آن را اعلام کرده بود) موسی الغنامی از پژوهشگران موضوع گروه‌های اسلامی (بدون علنی کردن منابع صحبتش) می‌گوید: مسئولین رده‌بالای مذهبی و نظامی داعش جلسه‌ای با بغدادی داشتند و طی آن توافق کردند که نام دولت اسلامی عراق و شام ملغی شود و تشکیل خلافت اسلامی اعلام گردد. در همین راستا از برخی گروه‌های مرتبط با القاعده در تونس و لیبی و صحرای سینا و سومالی هم بیعت گرفته شد. قرار بود ابتدا تشکیل خلافت اعلام شد و سپس بیعت با بغدادی رسانه‌ای گردد و تعیین او به عنوان «امیرالمؤمنین» اعلام شود. در این بین، یاران بغدادی خواسته بودند از گروه انصار الشریعه در یمن و پیروان القاعده در مالی بیعت بگیرند ولی آنها این مسئله را نپذیرفته و موضوع را به اطلاع ایمن الظواهری رسانیده بودند. ظواهری هم به سرعت اقدام به انتشار آن پیامی صوتی کرده و مضمون آنچه در نامه‌ مکتوبش آورده بود را باز تکرار نموده تا بغدادی نتواند در صحت انتسابش به او تشکیک نماید.
از طرف دیگر و در تحلیل این اختلافات، کارشناس لبنانی موضوع گروه‌های اسلامگرا، دکتر محمد علوش در مصاحبه با المانیتور می‌گوید که پس از صحبت‌های صریح ظواهری و رد آن توسط داعش «ما در آستانه‌ یک مرحله‌ جدید از سلفی‌گری جهادی هستیم، مرحله‌ای که در آن رهبری‌های جدید ایجاد می‌شود و افراد بر رهبران قبلی‌شان می‌شورند. این می‌تواند نشانگر آغاز حالت جدیدی از تندروی باشد (در قیاس با القاعده‌ اصلی که در افغانستان متولد گردید).» علوش معتقد است که اختلافات بین ظواهری و بغدادی و بین داعش و جبهه النصره اختلافاتی فکری و سیاسی مرتبط با موضوع بیعت و زمان اقامه‌ دولت اسلامی و اختلاف درباره فهرست اولویت‌ها است، هرچند که همه‌ اینها در اهداف کلی‌ای که القاعده برای آن تشکیل شد اتفاق نظر دارند.

19-daesh-5-609

برخی شخصیت‌های اصلی داعش
ابوبکر البغدادی

نام اصلی او ابراهیم بن عواد بن ابراهیم البدری و از متولدین سامرای عراق به سال ۱۹۷۱ میلادی است. کنیه‌اش ابودعاء و ملقب به «کرّار» است. بغدادی در دانشگاه اسلامی بغداد تحصیل کرد و در آنجا مدرک کارشناسی ارشد و دکترا گرفت. گفته شده یکی از عوامل قدرت او انسابش به عشیره‌ بوبدری است.
طبق تصریحات یکی از مسئولین وزارت کشور عراق در دسامبر ۲۰۱۲، بغدادی «قبلا دستگیر شده و در زندان بوکا در بصره زندانی بود»
بغدادی در تأسیس بسیاری از گروه‌های جهادی نقش داشته است، از جمله «جیش اهل السنه و الجماعه» که در آن منصب «امیر بخش شرعی» را دارا بود. او همچنین به عنوان یکی از اعضای «مجلس شورای مجاهدین» تعیین گردید. او از نزدیکان ابوعمر البغدادی مؤسس دولت اسلامی عراق به حساب می‌آمد و پس از کشته شدن او به عنوان جانشینش انتخاب گردید و سازمان دولت اسلامی عراق در تاریخ ۱۶ می ۲۰۱۰ با او به عنوان امیر بیعت نمود.

19-daesh-6-609

19-daesh-7-609

ابومحمد العدنانی الشامی

در ابتدا اسم او به عنوان سخنگوی رسمی داعش در رسانه‌ها مطرح گردید و بعد از آن هم به عنوان امیر سازمان در «اقلیم شامی دولت» [شاخه‌ سوریه‌ داعش] معیین گردید.
درباره‌ او اطلاعات چندانی در دست نیست جز اطلاعاتی که یک منبع جهادی مطرح می‌کند و می‌گوید:
«شیخ العدنانی سوری الصل و از اهالی استان ادلب است. با آغاز حمله‌ صلیبی به عراق [حمله آمریکا و متحدینش در سال ۲۰۰۳] او جزو اولین مهاجرین به عراق [برای جهاد] بود.
او جزو کسانی است که هر سه دوره‌ گروه‌های جهادی در عراق را تجربه کرده است (یعنی دوره‌ گروه «التوحید و الجهاد» سپس «القاعده در سرزمین بین‌النهرین» و سپس «دولت اسلامی عراق») کما اینکه جزو اعضای مجلس شورای مجاهدین هم بود.»
از مشهورترین تصریحات عدنانی همانی است که گفت:
«هر کس شریعت خدا را می‌خواهد باید به سراغ سلاح و جهاد برود چرا که «مسالمت آمیز» رفتار کردن [اشاره به اصطلاح انقلاب مسالمت آمیز] اساساً در دین خداوند وجود ندارد.»

19-daesh-8-609

ابوالاثیر (برخی ها ابوالاسیر گفته اند)

او هم مثل ابومحمد العدنانی نام حقیقی‌اش مشخص نیست. یک منبع «جهادی» می‌گوید که «شیخ ابوالثیر اهل روستای تل عقبرین در نزدیکی دانا در استان ادلب است.» نام او پس از آنکه به عنوان «والی حلب» تعیین شد، رسانه‌ای گردید.
همان منبع می‌گوید: «شیخ ابوالثیر جوانی لاغر اندام است، سی و چند سال دارد، در دانشکده‌ مهندسی در حلب تحصیل کرده است و از سال ۲۰۰۷ در زندان صیدنایا زندانی بود و در عفو عمومی ژوئن ۲۰۱۱ آزاد گردید.
در ابتدا «تیپ شیران اهل سنت» را تأسیس کرد. این گروه پیش از بروز داعش، در پادگان شیخ سلمان در نزدیکی قلعه سمعان آموزش می‌دیدند که وابسته به جبهه النصره بود.
او پس از ظهور داعش، در رأس مجلس شورای مجاهدین داعش قرار گرفت و سپس به عنوان والی حلب تعیین گردید. او در یکی از نبردها در نزدیکی حلب مجروح شد، چندی بعد هم در یکی از پست‌های بازرسی «لواءالتوحید» [که با داعش مخالف است] مورد حمله‌ تیراندازان قرار گرفت که دو همراهش کشته شدند ولی او نجات پیدا کرد.»

19-daesh-9-609

ابوعبدالرحمن الکویتی

نام اصلی او محمد عبدالرحمن معروف به ابوعبدالرحمن الکویتی است و سی و چند سال دارد. اسم او هنگام امضای توافقنامه‌ مشهور بین داعش و «لشکر طوفان شمال» معروف شد. چندی بعد هم به عنوان والی داعش در شهر اعزاز تعیین گردید.
درباره او دو روایت متناقض وجود دارد. اولی می‌گوید که او کویتی است و حضورش در سوریه «اولین تجربه‌ جهادی واقعی» او محسوب می‌شود، در حالی‌که روایت دوم می‌گوید که «او از اهالی صحرانشین عراق است و به عنوان تیمن و تبرک نام مخلد العتیبی که به اسم ابوعبدالرحمن الکویتی معروف بود و جزو مجاهدینی بود که در بوسنی شهید شد را روی خود گذاشته است.»
راوی همین روایت دوم همچنین می‌گوید: «والی اعزاز تجربه‌ فعالانه‌ای هم در سازمان فتح الاسلام داشته است.» [فتح الاسلام یک گروه تکفیری بود که در لبنان فعالیت می‌کرد و توسط ارتش این کشور سرکوب گردید.] این منبع همچنین نقل می‌کند یک بار که مشکلی در بیمارستان اعزاز به وجود آمده بود ابوعبدالرحمن الکویتی در بی‌سیم اعلام کرد: «من امیر اعزاز هستم. کفار در اعزاز حضور دارند، از ریف اعزاز به کمک بیایید.»



:: بازدید از این مطلب : 574
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : دکتر مولایی
ت : چهار شنبه 7 آبان 1393
.



:: بازدید از این مطلب : 519
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
ن : دکتر مولایی
ت : چهار شنبه 7 آبان 1393
.

تشییع پیکر دو تن از شهدای مدافع حرم و دو شهید گمنام در اصفهان

تشییع شهدای گمنام در ابهر
اصفهان - خبرگزاری مهر: پیکر مطهر دو تن از شهدای مدافع حرم و دو شهید گمنام فردا صبح بر دستان مردم شهید پرور اصفهان تشییع خواهد شد.

به گزارش خبرگزاری مهر، صبح فردا همزمان با دومین روز از ماه محرم و ورود حضرت سیداشهدا(ع) به کربلا ، پیکر پاک و مطهر دو تن از شهدای مدافع حرم و دو شهید گمنام بر روی دوش مردم شهید پرور اصفهان تشییع خواهد شد.

مراسم تشییع پیکر این شهدا فردا صبح پس از برگزاری مراسم عزاداری سید و سالار شهیدان در محل ناحیه مقاومت امام صادق(ع) واقع در خیابان باغ گلدسته آغاز و به طرف میدان امام حسین(ع) ادامه خواهد یافت.

مراسم تدفین شهید حمیدرضا مرادی در فلاورجان و شهید روح الله مهرابی در کوشک برگزار خواهد شد.

این دو شهید والامقام به جهت دفاع از حرم اهل بیت (ع) عازم کشور عراق شده بودند و چند روز گذشته به شهادت رسیدند.

همچنین پیکر مطهر دو شهید گمنام نیز در شهر ورزنه تشییع و به خاک سپرده خواهد شد.



:: بازدید از این مطلب : 583
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : دکتر مولایی
ت : چهار شنبه 7 آبان 1393
.
مادر شهید مدافع حرم: تهنیت پسرم که در بهشتی...
وعده امام حسین(ع) به شهید مدافع حرم
چهارشنبه ۹ بهمن ۱۳۹۲ ساعت ۱۴:۰۴
 
منابع خبری لبنانی چندی پیش گزارش داده‌ بودند که نیروهای حزب الله توانستند پیکر شهید ذوالفقار حسن عزالدین را که تروریست‌‌های تکفیری پس از به شهادت رساندن وی با خود برده بودند پس بگیرند. اما این خبر از سوی خانواده این شهید و حزب‌الله و مقاومت اسلامی تایید نشده است و بدون شک پیکر شهید کماکان در تصرف تکفیری‌های داعش قرار دارد.
به گزارش پایگاه خبری انصارحزب الله، گروهک تروریستی موسوم به دولت اسلامی عراق و "داعش" سر «ذوالفقار حسن عزالدین» رزمنده ۱۷ ساله حزب‌الله که در منطقه الغوطه شرقی دمشق به اسارت این گروه تکفیری درآمد از بدن جدا کردند.

شهید عزالدین از اهالی منطقه "صور" لبنان بود که در اولین روزهای درگیری‌های منطقه غوطه توسط مین زخمی شد و به اسارت تکفیری‏ها درآمد.

براساس این گزارش، شهید عزالدین هنگام اسارت بیهوش شده و بعد از به هوش آمدن و سؤال‌های پیاپی تروریست‌ها از وی؛ او را مانند سرور و سالار شهیدان به شهادت رساندند.



در ویدیویی کوتاه که پایگاه‌های وابسته به تروریست‌ها تکفیری از زمان به اسارت درآمدن این رزمنده‌ حزب‌الله منتشر کرده‌اند شهید عزالدین به سوالات پیاپی تروریست تکفیری به شرح زیر پاسخ داده است:

تروریست‌ تکفیری: اسمت چیه؟
ذوالفقار حسن: محمد
ــ : اهل کجایی؟
ذوالفقار حسن: از زهیران
ــ : لبنانی؟
ذوالفقار حسن: آره لبنانیم
ــ : جز ارتش حزب‌الله هستی؟
ذوالفقار حسن درحالی که به آنان نگاه می‌کند سخنی نمی‌گوید...
ــ : برای چی آمدی اینجا؟
ذوالفقار حسن با تأخیر می‌گوید: ما در راه خدا اینجا هستیم
ــ : تو برای چی اینجا هستی؟ در راه حزب خدا؟ به خاطر بشار اینجا هستی؟
ذوالفقار حسن: نه به خاطر بشار نیست
ــ : به خاطر چی اینجا هستی؟
ذوالفقار حسن: به خدا به خاطر مقدسات آمده‌ام
ــ : به خاطر زینب(س)؟
ذوالفقار حسن از درد به خود می‌پیچد و دو بار آه بلندی می‌کشد و در پایان وقتی تروریست‌ تکفیری بار دیگر می‌پرسد: برای چه کسی آمدی؟ ذوالفقار حسن چیزی نمی‌گوید...



گفتنی است منابع خبری لبنانی چندی پیش گزارش داده‌ بودند که نیروهای حزب الله در سوریه توانستند پیکر شهید ذوالفقار حسن عزالدین را که تروریست‌‌های تکفیری پس از به شهادت رساندن وی با خود برده بودند پس بگیرند. اما این خبر از سوی خانواده این شهید و حزب‌الله و مقاومت اسلامی تایید نشده است و بدون شک پیکر شهید کماکان در تصرف تکفیری‌های داعش قرار دارد.

خانواده این شهید والامقام از دوستانش روایت کردند که وی در خواب دیده که سرش گوش تا گوش بریده می‌شود، با ترس از خواب بیدار شده و بار دیگر به خواب می‌رود. این‌بار حضرت امام حسین(ع) را در خواب دیده که به وی می‌فرماید: عزیز من! سر تو را خواهند برید همانطور که بر سر من در واقعه کربلا گذشت. اما دردی حس نخواهی کرد، چون فرشتگان از هر طرف تو را دربر خواهند گرفت.



شایان ذکر است سردار حاج قاسم سلیمانی در مراسم چهلمین روز درگذشت مادر شهیدان حسین و اصغر ایرلو که با عنوان سنگ صبور برگزار شد، در بیان مصداق و مثال عینی درباره قدرت ایدئولوژی مبتنی بر وحی خاطره‌‌ای گفت که بغض گلویش خود و حاضرین در مراسم را گرفت و به احتمال زیاد این خاطره از شهید عزالدین باشد:



«نوجوان ۱۷ ساله ای که اخیراً(در سوریه) شهید شد، به مادرش می‌گوید، با توجه به خوابی که دیده‌ام این آخرین ناهاری است که باهم می‌خوریم، مادر اجاره تعریف خواب را نمی‌دهد. برای دوستانش اینگونه تعریف کرده بود. ۲ شب است که خواب می‌بینم که روی سینه‌ام نشسته‌اند تا سرم از تنم جدا کنند، فریاد می‌زنم و آنوقت است که امام حسین(ع) می‌آید و می‌گوید، نترس درد، ندارد... را هم بریدند، درد نداشت.»



نامه‌ای از مادر شهید «ذوالفقار حسن عزالدین» به فرزندش


فرزندم ذوالفقار..خدا تو را رو سفید بگرداند همینطور که مرا در مقابل زهرا(س) روسفید کردی...من روز قیامت با افتخار می‌ایستم در حالی‌که سر خونی تو را در بغل دارم و با دست خودم خون تو را به آسمان پرتاب می‌کنم تا فرشتگان با خون تو بال‌های خود را آراسته کنند...شکایت خود را از قومی که با بریدن سر فرزندم قلب مرا شکستند و مرا از شرکت در عروسیش(تشییع جنازه) محروم کردند به امیرمؤمنان(ع) خواهم کرد..فرزندم خون تو ضامن من نزد خدا خواهد بود و باعث افتخار من است..

فکر نکنید که با کشتن فرزندم طاقت مرا می‌گیرید...
فکر نکنید که با بریدن سر فرزندم قلب زینبی مرا پاره می‌کنید...

به خدا قسم که من منتظر بازگشت پیکر فرزندم هستم تا عطر سرورم زینب(س) را از آن استشمام کنم...



می‌خواهم او را در سینه خود فشار بدهم و عطر شهادت را استشمام کنم...

می‌خواهم بایستم و با صدای بلند بگویم خداوندا این قربانی را از ما بپذیر...

و خون تو را بر آسمان بریزم تا زهرا(س) خون تو را بگیرد...

پسرم قلب من برای تو بی‌تابی می‌کند ولکن زینب(س) با صبر خود بر قلب من دست کشید...

پسرم ما هر روز منتظر بازگشت تو هستم تا با ریختن گل روی پیکرت عروسی تو را بگیرم...

منتظر تو هستم و اشکها مرا آتش می‌زنند..تهنیت پسرم که در بهشتی...تهنیت...



:: بازدید از این مطلب : 463
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : دکتر مولایی
ت : چهار شنبه 7 آبان 1393
.
پیکر شهدا مدافع حرم حضرت زینب (س) که به دست گروههای تکفیری و وهابی در سوریه به شهادت رسیده بودند، تشییع شد.

شهید سیدجواد
 سجادی - شیراز 

تشییع شهدا مدافع حرم حضرت زینب (عکس)

تشییع شهدا مدافع حرم حضرت زینب (عکس)

تشییع شهدا مدافع حرم حضرت زینب (عکس)

تشییع شهدا مدافع حرم حضرت زینب (عکس)

تشییع شهدا مدافع حرم حضرت زینب (عکس)


تشییع پیکر دو شهید مدافع حرم - مشهد 

تشییع شهدا مدافع حرم حضرت زینب (عکس)

تشییع شهدا مدافع حرم حضرت زینب (عکس)

تشییع شهدا مدافع حرم حضرت زینب (عکس)

تشییع شهدا مدافع حرم حضرت زینب (عکس)

تشییع شهدا مدافع حرم حضرت زینب (عکس)


:: بازدید از این مطلب : 533
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : دکتر مولایی
ت : چهار شنبه 7 آبان 1393
.



:: بازدید از این مطلب : 449
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : دکتر مولایی
ت : چهار شنبه 7 آبان 1393
.
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
چت باکس
تبادل لینک هوشمند
پشتیبانی