.
اطلاعات کاربری
درباره ما
دوستان
خبرنامه
آخرین مطالب
لینکستان
دیگر موارد
آمار وب سایت

 

چند روزی می شود می سوزم اما هیچکس
دردهایم را نمی فهمد در اینجا هیچکس

از سرِ شب عهد کردم با تمام زخمها
جز به بابایم نگویم حرف خود با هیچکس

مثل بابا، مثل عمه، مثل سقا، مثل... نه!
من هم از جایی زمین خوردم که حتی هیچکس

دیگر امشب طاقتم طاق است ای شلاقها
هرچه پیش آید خوش آید یا پدر یا هیچکس

باید از غصه بمیرم، دستهایی مهربان
روزگاری دور من بودند و حالا هیچکس

قول داده می رسد امشب و یا نزدیک صبح
مطمئن باشید دیگر می روم تا هیچکس...

ناله هایم، گریه هایم، زخم پایم، گوشها...
صورتم را هم نبیند صبح فردا هیچکس

من قسم خوردم به این گیسو و این لبهای سرخ
مثل تو بابا نمی آید به دنیا هیچکس



:: بازدید از این مطلب : 497
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : دکتر مولایی
ت : شنبه 20 دی 1393
.

 

لشگریان خیره سر،چند نفربه یک نفر؟

 

لشگریان خیره سر،چند نفربه یک نفر؟

 فاطمه گشته خون جگر،چند نفر به یک نفر؟

 

 خواهر دل شکسته اش،همره دختران او

 زند به سینه و به سر،چند نفر به یک نفر؟

 

 بین زمین وآسمان،جنت و عرش وکهکشان

 پر شده است این خبر:چند نفر به یک نفر؟

 

 حور وملک به زمزمه-وای غریب فاطمه-

 حضرت خضر نوحه گر،چند نفر به یک نفر؟

 

 آه و فغان مادرش،به قلب سنگی شما

 مگر نمی کند اثر؟چند نفر به یک نفر؟

 

 عمو رمق نداردو، همه هجوم می برید!

 مرد نبردید اگر؟چند نفر به یک نفر؟

 

 یاد مدینه زنده شد،روضه ی رنج فاطمه

 که ناله زد به پشت در،چند نفر به یک نفر؟



:: بازدید از این مطلب : 452
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : دکتر مولایی
ت : شنبه 20 دی 1393
.

 

از عاشقی نشانه بیاور برای من
من عاشقم، بهانه بیاور  برای من  

من قانعم، کبوتر پرواز نیستم
یک دام، آب و دانه بیاور برای من

یک زنجره شبانه برایت می‌آورم
یک حنجره ترانه بیاور برای من

یک ذره مهربان شو و با مهربانی‌ات
خورشید را به خانه بیاور برای من

از های و هوی صلح بزرگان دلم گرفت   
یک قهر کودکانه بیاور برای من



:: بازدید از این مطلب : 436
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : دکتر مولایی
ت : دو شنبه 15 دی 1393
.

 

 

 

مردی در تکاپوی عشق خود گم شد!

چشم هایش به رنگ انجم شد

 

آه از سینه اش برون می داد

رنگ ماه ز آه اش فزون می داد

 

مرد بود و مردی اش بسیار

پشت پلک هایش شرر بسیار

 

آسمان محو در قدم هایش

عشق معلول در عدم هایش

 

تکه تکه کرد غرور اش را

زیر پا نهاد وجود اش را

 

مثل پاییز تن طلایی شد

رنگ عشق اش آسمانی شد!

 

خسته شد درمیان عابر ها

آن یگانه مرد محفل ها

 

دست بند عاشقی به دستان اش

حکم دلدادگی به دنبال اش

 

هرم چشمان یار،زندان اش

صد امان ز آه پنهان اش!

 

آه ای باد سرد پاییزی

بی امان برگ عشق می ریزی

 

غافلی ز عشق آدم ها

عشق حلال بزم مشکل ها...!



:: بازدید از این مطلب : 486
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : دکتر مولایی
ت : دو شنبه 15 دی 1393
.

 

 

مادرم گفت: عروسم شکلاتی باشد!

لهجه اش مثل خودت خوب و دهاتی باشد..!

 

مادرم گفت:مبادا زن ارزان بخری!؟

او نمی خواست عروس اش صلواتی باشد!

 

عشق را خوب بفهمد و بغل کردن را

زن قشنگ است اگر عاشق ذاتی باشد!

 

اهل موسیقی و منطق،و...سیاست هم...هی

فلسفه خوب بداند،تله پاتی باشد!

 

راستی،خوب بداند که قفس یعنی مرگ!

در دلش عشق به پرواز،حیاتی باشد!

 

مادرم گفت: که زن هدیه ی دلچسب خداست!

و خدا خواست که در عشق،نشاطی باشد!

 

مادرم گفت: عروسم...و دگر هیچ نگفت...

کاش می دید عروسی شکلاتی دارد!



:: بازدید از این مطلب : 444
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : دکتر مولایی
ت : دو شنبه 15 دی 1393
.

 

 

آوارها دیوار می خواهند...

 

 

از اوّل فکر می‌کردم که شاید کار می‌خواهند

ولی نه؛ دست‌ها چاقوی ضامن‌دار می‌خواهند

مبادا بی‌هوا برگردی از این جاده ی بن‌بست

برای مصرف اکسیژنت آمـــار می‌خواهند

نفس را حبس کن در خاک تا سرزنده‌تر باشی

کــه بعدِ جیره‌بندی لاجرم این‌بار می‌خواهند...

کجــا بودم؟ بله، در خاطـــرم مانده‌ست تاریکی

صداهایی که هر شب از شبح، اقرار می‌خواهند

پس از طوفان به خود گفتم: چرا ویران نشد شهرم؟

ولـــی یادم نبـــود آوارها دیــــوار می‌خواهند



:: بازدید از این مطلب : 427
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : دکتر مولایی
ت : یک شنبه 14 دی 1393
.

 

 

پرنده باش، دل آسمان برای تو تنگ است
اگرچه آنچه به راه تو دوخته ست، تفنگ است

نترس، اهلی دنیا نشو، به خاک نشستن
برای آن که دلش رنگ آسمان شده، ننگ است

همین نشانه ی خوبی ست از شکست نخوردن   
همین که با تو زمانه هنوز بر سر جنگ است

کسی به کشتی در گل نشسته، چشم ندارد
همیشه شیشه ی عمر قطار، مقصد سنگ است

پرنده باش و بپر، فارغ از مسیر و رسیدن
همین پریدنت ای جرأت دوباره، قشنگ است



:: بازدید از این مطلب : 483
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : دکتر مولایی
ت : یک شنبه 14 دی 1393
.

 

 

 

مرا  وقتی گرفتار خودم بودم صدا کردی

مرا از من، مرا از قیدِ من بودن رها کردی

 

_دوباره روی ماهت محو شد در رشته های شب

تو با زیبایی‌ات این حرف‌ها را نخ نما کردی...

 

نماز عشق می خواندم، امامم حضرت دل بود

کنارم بی تکلّف ایستادی، اقتدا کردی

 

به هم نزدیک بودیم، آتش از لب‌هات می‌تابید

دلت می‌خواست لب‌های مرا، امّا حیا کردی

 

من از خود نیمه‌ای را دیده بودم "عاقل" اما تو

مرا با نیمه ی دیوانه ی من آشنا کردی



:: بازدید از این مطلب : 452
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : دکتر مولایی
ت : یک شنبه 14 دی 1393
.

 

کی میرسم به لذت در خواب دیدنت
سخت است سخت از لب مردم شنیدنت

 
هرکس که این ستاره ی دنباله دار را
یک قرن پیش دیده زمان دمیدنت

 
از مثل سیل آمدنت حرف می زند
از قطره قطره بر دل خارا چکیدنت

 
پروانه ها به سوختنت فکر می کنند
تک شاخ ها به در دل طوفان دویدنت

 
من …من ولی به سادگی ات مهربانی ات
گه گاه هم به عادت ناخن جویدنت

 
آخر، انار کوچک هم بازی نسیم  !
دیگر رسیده است زمان رسیدنت

 
پایین بیا که کاسه ی دریوزگی شده است
زنبیل من به خاطر از شاخه چیدنت

 
یا زودتر به این زن تنها سری بزن
یا دست کم اجازه بده من به دیدنت 
 …



:: بازدید از این مطلب : 474
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : دکتر مولایی
ت : یک شنبه 14 دی 1393
.

 

 

تو را چه نام دهم من ، فرشته یا که پری ؟

برای من تو خدایی دمیده در بشری

 

تو می رسی و دلم را … تلاش بیهوده ست

نمی شود که نبازم نمی شود نبری

 

اگر تو عیب مرا هم نشان دهی غم نیست

که مثل آینه ها صادقانه می نگری

 

هنوز بعد تو سرگرم خاطرات توام

تو ای ستاره چه دنباله دار می گذری

 

برای با تو نشستن اگر چه من هیچم

برای بودن با من تو بهترین نفری

 

به بوی زلف تو از خویش می روم بی شک

شبی دوباره اگر شانه ای به مو ببری

 

تو مثل رودی و من مثل شاخه ای خشکم

خوشم به بودن با تو خوشم به دربدری

 



:: بازدید از این مطلب : 460
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : دکتر مولایی
ت : یک شنبه 14 دی 1393
.
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
چت باکس
تبادل لینک هوشمند
پشتیبانی