.
اطلاعات کاربری
درباره ما
دوستان
خبرنامه
آخرین مطالب
لینکستان
دیگر موارد
آمار وب سایت

ای دوست کجایی؟

من با همه‌ی درد جهان ساختم اما 
با درد تو هر ثانیه در حال نبردم 
تو دور شدی از من و با این همه یک عمر 
من غیر تو حتا به کسی فکر نکردم 

من خسته تن از این همه تاوان جدایی 
ای بی‌خبر از حال من امروز کجایی 
من صبر نکردم که به این روز بیفتم 
انقدر نگو صبر کنم تا تو بیایی 
ای دوست کجایی؟ 

انقدر که راحت به خودم سخت گرفتم 
از عشق شده باور من درد کشیدن 
گیرم همه آینده‌ی من پاک شد از تو 
با خاطره‌های تو چه باید بکنم من 

من خسته‌ام از این همه تاوان جدایی 
ای بی‌خبر از حال من امروز کجایی 
من صبر نکردم که به این روز بیفتم 
انقدر نگو صبر کنم تا تو بیایی 
ای دوست کجایی؟ 

 

احسان خواجه امیری جدایی خاطره درد دوری عشق
 



:: بازدید از این مطلب : 353
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : دکتر مولایی
ت : یک شنبه 30 فروردين 1394
.

شب آخر

سکوتت را ندانستم، نگاهم را نفهمیدی 
نگفتم گفتنی‌ها رو، تو هم هرگز نپرسیدی 

شبی که شام آخر بود، به دست دوست خنجر بود 
میان عشق و آینه یه جنگ نابرابر بود 

 

چه جنگ نابرابری، چه دستی و چه خنجری 
چه قصه‌ی محقری، چه اول و چه آخری 

ندانستیم و دل بستیم، نپرسیدیم و پیوستیم 
ولی هرگز نفهمیدیم شکار سایه‌ها هستیم 

سفر با تو چه زیبا بود، به زیبایی رویا بود 
نمی‌دیدیم و می‌رفتیم، هزاران سایه با ما بود 

سکوتت را ندانستم، نگاهم را نفهمیدی 
نگفتم گفتنی‌ها رو، تو هم هرگز نپرسیدی 

در آن هنگامه‌ی تردید، در آن بن‌بست بی‌امید 
در آن ساعت که باغ عشق به دست باد پرپر بود 
در آن ساعت هزاران سال به یک لحظه برابر بود 
شب آغاز تنهایی، شب پایان باور بود 

 

 

تنهایی داریوش سکوت شب نگاه
 


:: بازدید از این مطلب : 365
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : دکتر مولایی
ت : یک شنبه 30 فروردين 1394
.
خطر افزایش نابرابری با آزادسازی پول‌های بلوکه‌شده
 
اقتصاد ما امروز اسیر نظام بانکی فاسد است. اگر امروز دولت، بانک‌ها را به فروش املاکشان مجبور کند، قیمت ملک در کشور سقوط خواهد کرد. منابع ارزی بزرگی در بانک‌ها قفل شده و بانک مرکزی به خاطر منافع این بانک‌هاست که اجازه ارزان‌شدن قیمت دلار را نمی‌دهد.
  
 

طبیعی است هرکشوری در تمام اقدامات خود، به‌دنبال کسب منافع ملی خودش باشد. اصولا یکی از کارکردهای اصلی دولت‌ها پیگیری منافع ملی یک کشور است. از این‌رو است که در تحلیل هراقدام یک دولت، باید پیش از هرچیز جویای منفعتی بود که آن دولت دنبال می‌کند. حسین راغفر در سخنان خود در موسسه دین و اقتصاد به تحلیل این موضوع پرداخت که چرا غرب حاضر شد با ایران بر سر میز مذاکره بنشیند. او ضمن برشمردن پنج‌منفعت برای غرب، از این مسئله نگران است ما چگونه می‌خواهیم از فرصتی که مذاکرات برایمان فراهم می‌کند، استفاده کنیم. به بیان دیگر، غرب برای پیگیری منافع خود با برنامه وارد عمل شد اما آیا در ایران هم سیاست‌های اقتصادی به‌گونه‌ای تنظیم شده که با آزادشدن میلیاردهادلار دارایی، بتوان به‌نحو احسن از این دارایی‌ها بهره برد؟
نگرانی عمیق این اقتصاددان برجسته از این است که در نظام اقتصاد رانتی ایران، سرازیرشدن پول‌های نفتی به‌جای رونق‌بخشیدن به تولید و ایجاد اشتغال، تنها به نابرابری بیشتر اجتماعی دامن بزند. او هشدار می‌دهد چنانچه جلو واردات کالاهای مصرفی بعد از توافق گرفته نشود، کشور از برداشته‌شدن تحریم هیچ منفعتی نمی‌برد، بلکه با رونق‌گرفتن بیش‌ازپیش واردات، اندک توان تولیدی کشور نیز به نابودی کشیده می‌شود. متن سخرانی کامل راغفر در ادامه می‌آید:
من در همین ابتدا می‌خواهم نظر خودم را در مورد اینکه چرا غرب حاضر به مذاکره با ایران شد را شرح دهم. قبل از آن لازم است به این نکته توجه کنیم که چه کسانی این بحران را به وجود آوردند. از نظر من یکی از کارکردهای دولت‌های نهم و دهم براندازی سیاسی ایران بود. نشانه این حرف، در هزینه‌ای است که ایران بابت این تحریم‌ها پرداخت کرده است. خود آمریکایی‌ها برآورد کرده‌اند ایران از محل تحریم‌ها بالغ بر ٢٠٠میلیارددلار متحمل ضرر شده است. عقیده من این است که اقدامات دولت قبل در فراهم‌آوردن شرایط تحریم، آگاهانه و عامدانه بوده است. زمینه‌سازی برای تحریم‌های جهانی با تخریب بنیان‌های تولید در ایران توسط دولت نهم و دهم انجام شد.
به‌جز ایران تمام کشورهایی که پرونده آنها به شورای‌امنیت ارجاع داده شده، وارد جنگ شده‌اند. دلیل اول حاضرشدن غرب به مذاکره با ایران، اقتدار نظامی ما است. امروز بعد از گذشت چهارسال از آغاز جنگ سوریه، این تنها عزم سیاسی ایران است که مانع سقوط این کشور شده است. در عراق، کمتر از شش‌ماه پیش داعش به چندکیلومتری مرزهای ایران رسیده بود و نیروهای عراقی به سرعت با ناامیدی شهرها را یکی پس از دیگری تسلیم داعش می‌کردند. اما امروز با هدایت ایران این روند تغییر کرده است. یکی از اهداف غرب در ایجاد داعش در عراق محاصره ایران و مشغول‌کردن ما به مرزهای خودمان بود همان‌گونه که سیاست ایران مشغول‌کردن اسرائیل به مرزهای خودش است. از طرف دیگر افول قدرت نظامی و اقتصادی غرب سبب شده دوران لشکرکشی‌های غربی‌ها به پایان برسد. بعد از عنصر نظامی انگیزه دیگر غرب برای مذاکره با ایران انگیزه‌های اقتصادی است. افول اقتصادی آمریکا و اروپا مدتی است آغاز شده. بعد از یونان که مردمش زمینه‌های خروج این کشور از اتحادیه اروپا را فراهم کرده‌اند، نوبت کشورهای دیگری همچون پرتغال و اسپانیاست که برای فرار از چنگ گرفتاری‌های اقتصادی خودشان از این اتحادیه خارج شوند.
از طرف دیگر ظهور اقتصاد چین به‌عنوان ابرقدرت آتی اقتصادی، امروز مهم‌ترین دل‌نگرانی آمریکا است. نکته‌ای که در مورد اقتصاد چین وجود دارد، این است که امپریالیسم جدیدی در حال ظهور است که نفوذ خود را نه از اشغال نظامی که بر اثر رشد چشمگیر اقتصادی به دست می‌‌آورد. عامل سوم انگیزه‌های سیاسی است. یکی از این عوامل رقابت‌های سیاست درونی آمریکاست. اگر دولت کنونی آمریکا بتواند با ایران رابطه برقرار کند، این ضامن پیروزی دموکرات‌ها در انتخابات آتی ریاست‌جمهوری خواهد بود. از این‌جهت دموکرات‌ها بسیار امیدوارند که بتوانند با ایران رابطه برقرار کنند. از نظر من غرب به ایران به چشم یک متحد بلندمدت نگاه می‌کند. ظرفیت‌های اقتصادی، سیاسی، جمعیتی و نظامی ایران با هیچ‌جای منطقه قابل مقایسه نیست. این ظرفیت‌ها با تغییر سیاست‌های درونی خود ایران و نیز نحوه رابطه این کشور با غرب یقینا فزونی خواهد گرفت. صدهاهزار ایرانی ساکن خارج کشور ذخیره بزرگی برای نیروی انسانی کشور و صاحبان سرمایه‌های مالی بزرگ هستند. اگر زمینه حضور این افراد در کشور فراهم شود، کشور به‌راحتی می‌تواند تبدیل به یک ابرقدرت شود. بنابراین غرب در یک نگاه بلندمدت نمی‌تواند ایران را منزوی کند. انزوای ایران به ضرر غرب خواهد بود. از طرف دیگر تامین امنیت اسرائیل در گرو رابطه خوب ایران با غرب است. عامل بعد انگیزه‌های فرهنگی است. سلطه فرهنگی مهم‌ترین وسیله سایر اشکال سلطه است. اینکه در ایران عده‌ای فکر می‌کنند نفس رابطه با آمریکا باعث ایجاد توسعه در کشور می‌شود، نشان از سلطه فرهنگی آمریکا دارد. انگیزه فرهنگی این ارتباط حفظ هژمونی فرهنگی غرب است که زمینه‌های فرهنگی آن هم در کشور فراهم است. انگیزه آنها این است که این معنی را به جهان بقبولانند ایران هم نتوانست بدون همکاری با غرب به حیات خودش ادامه دهد. البته باید توجه داشت اینکه من می‌گویم غرب در حال افول است، به معنی نابودی و ازهم‌پاشیدن غرب نیست.
مثال این افول، دولت بریتانیاست که از اسب قدرت جهانی افتاد اما از چرخه سیاست جهانی کنار نرفت. عامل پنجم مذاکرات، ممانعت ایران از صنعتی‌شدن است. ایران تحت‌فشار و تحریم، ایرانی است که می‌تواند راه خودش را پیدا کند. در دوره جنگ، صنایع کوچک متعددی در کشور شکل گرفت اما با بازشدن درهای کشور همه اینها کنار گذاشته شدند. امروز در شرایط تحریم می‌بینیم حتی در مجلس این سوال مطرح می‌شود که ما چگونه بدون نفت زندگی کنیم؟ این فقط در سایه فشار شکل می‌گیرد. دسترسی به منابع ارزی بادآورده مانع شکل‌گیری تولید در کشور است. ایران فقط بدون درآمدهای نفتی است که می‌تواند راه توسعه صنعتی را پیدا کند. بهترین کاری که غرب می‌تواند بکند، این است که با بازکردن شیر پول‌های نفتی، جوانه‌های تولید در کشور را بخشکاند. این پنج‌عامل علل اصلی مذاکره غرب با ایران است.
من هنوز نگران توطئه‌های عربستان، اسرائیل و روسیه در به‌هم‌زدن توافق هسته‌ای هستم. اصلی‌ترین مخالفان شکل‌گیری این توافق چین، روسیه، کره‌جنوبی و هند هستند که بیشترین سودها را از این تحریم‌ها برده‌اند.
به هرحال این قرارداد در صورت نهایی‌شدن پیامدهایی خواهد داشت که با توجه به شرایط کشور، نگران‌کننده است. اولین دلیل این نگرانی فقدان یک استراتژی توسعه در ایران به صورت تاریخی است. دولت کنونی هنوز بعد از نزدیک دوسال، تصویر روشنی از سیاست‌های اقتصادی خود ارائه نکرده است.
در ٦٠سال گذشته همواره شاهد بوده‌ایم سهم تشکیل سرمایه ثابت ناخالص در بخش صنعت که می‌تواند اصلی‌ترین عامل توسعه صنعتی و اقتصادی ایران باشد، بسیار پایین‌تر از این سهم در بخش خدمات بوده است. در بخش خدمات هم سهم واردات بسیار بیشتر از صادرات است. علت این مسئله یکی درآمدهای هنگفت و بادآورده نفتی و دیگری فساد اقتصادی گسترده است. کشور ما در شرایط کنونی گرفتار دوشبکه فاسد قدرت و ثروت است. این شبکه یک اقتصاد رفاقتی در ایران ایجاد کرده است. در تاریخ معاصر ایران تنها در دوره‌های کوتاهی ما شاهد این بوده‌ایم که اقتصاد ایران به گونه دیگری عمل کرده است. یکی از این دوره‌ها، دوره ملی‌شدن صنعت نفت و دیگری هم دوران جنگ تحمیلی است.
اصلی‌ترین دلیل سقوط اقتصاد آمریکا و افول این کشور این بود که صاحبان سرمایه وارد عرصه قدرت شدند. تمام کسانی که در بانک‌های خصوصی یا شرکت‌های بزرگ آمریکا فعالیت می‌کردند، وارد عرصه قدرت شدند و برای حفظ منافع این بنگاه‌ها اقدام به تنظیم مقررات جدید کردند. این مسئله مشکل مشترک ایران و آمریکاست. فرق ما این است که در ایران عده‌ای از قدرت به ثروت آمده‌اند نه از قدرت به ثروت. دسترسی این افراد به منابع بانکی به آنها این امکان را داده است که یک‌شبه ره صدساله را طی کنند. گواه این نکته وجود بیش از صدهزارمیلیاردتومان معوقات بانکی است.
دولت تاکنون هیچ تصویری از استراتژی توسعه خود نداده است. شاید ادامه سیاست‌های آزادسازی که از بعد از جنگ هیچ تغییری نداشته است، سیاست دولت کنونی هم باشد. اسم دولت‌ها و شدت و ضعف اعمال سیاست‌ها بسته به تغییرات قیمت نفت در این سال‌ها تغییر کرده اما اصل این سیاست‌ها همواره ثابت بوده است. بخش خصوصی واقعی‌مان همین تولیدکنندگان خرد و متوسط ما، امکان دسترسی به منابع بانکی ندارند درحالی که اینها تنها بخش در کشور هستند که می‌توانند واقعا تولید شغل کنند. با این‌حال، ما هنوز از اینکه دولت می‌خواهد چه خدمتی به اینها دهد، اطلاع نداریم.
اینکه می‌بینیم درست بعد از تفاهم، جلو ریزش قیمت ارز به اسم صادرات گرفته می‌شود، به این معنی است که مردم ایران از جیب خود به عده‌ای یارانه دهند تا آنها بتوانند سنگ معدن و پسته صادر کنند و پول هنگفتی به جیب بزنند. اقتصاد ما امروز اسیر نظام بانکی فاسد است. اگر امروز دولت، بانک‌ها را به فروش املاکشان مجبور کند، قیمت ملک در کشور سقوط خواهد کرد. منابع ارزی بزرگی در بانک‌ها قفل شده و بانک مرکزی به خاطر منافع این بانک‌هاست که اجازه ارزان‌شدن قیمت دلار را نمی‌دهد. این بانک‌ها در دولت قبل بخش بزرگی از سرمایه خود را به ارز تبدیل کرده‌اند و امروز حاضر نیستند ارزشان را وارد بازار کنند. ما نگرانیم کل پولی که بعد از توافق آزاد می‌شود، توسط واردات کالاهای بنجل مجددا به جیب غربی‌ها برود. نابرابری‌های کنونی با آزادشدن دارایی‌های کشور و واردات بیشتر فزونی خواهند یافت.
ما حتی اگر قراداد کاملا روشنی را امضا کنیم، به عقیده من در سال٩٤ اتفاق چندانی نخواهد افتاد. اجرای تعهدات ما و راستی‌آزمایی آنها تا پایان سال٩٤ طول خواهد کشید و جز یک خوشبینی نسبی در فضای اقتصاد چیز دیگری در عرصه اقتصاد اتفاق نخواهد افتاد.
انتظار مردم این است که بعد از این توافق، قیمت‌ها کاهش پیدا کند چراکه امروز برای واردات کالاها هزینه‌های مبادلاتی زیادی برای دورزدن تحریم‌ها خرج می‌شود. انتظار منطقی مردم این است که با برداشته‌شدن تحریم‌ها و ازبین‌رفتن این هزینه‌ها، قیمت‌ها کاهش پیدا کند. با این‌حال، اظهارات مسئولان نشان می‌دهد که قرار نیست این اتفاق بیفتد چون در اینجا سود زیادی انتظار سرمایه‌دارها را می‌کشد.
در کشوری که دولت بر سر منابع نفتی نشسته، رابطه دولت با بخش خصوصی، مردم و دیگر نهادهای اجتماعی با کشورهای متمدن به کلی متفاوت است. رئیس سازمان مالیاتی کشور در تلویزیون گفت ما بین ٢٠تا٢٥درصد تولید ناخالص داخلی کشور، فرار مالیاتی داریم. ما ٩٣٤هزارمیلیاردتومان تولید ناخالص داخلی داریم. ٢٠درصد آن معادل ١٨٠هزارمیلیاردتومان است که فرار مالیاتی است. ٧٠هزارمیلیاردتومان در سال٩٣ فرار مالیاتی داشته‌ایم. کل بودجه ١٣٩٣ معادل ١٧٥هزارمیلیاردتومان است. بنابراین کشور با مالیات می‌تواند بدون فروش یک قطره نفت اداره شود.

منبع: شرق



:: بازدید از این مطلب : 426
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : دکتر مولایی
ت : یک شنبه 23 فروردين 1394
.
روزهای سیاه در انتظار یک رژیم؛
امریکایی ها می‌خواهند در منطقه باشند و منافع استعماری خود را تضمین و تأمین کنند ولی قسم نخورده اند که حتماً آن را از شیوخ فعلی و شاهزاده های کم خاصیت طلب کنند.
مدل مهار آل سعود
گروه بین‌الملل مشرق - مقام معظم رهبری در موضع گیری کم سابقه‌ای، با نگاه به وقایع دلخراش در یمن و خطای راهبردی آل سعود در آغاز حمله نظامی به یک کشور اسلامی، نسبت به ادامه وضعیت فعلی هشدار دادند. این هشدار علنی به مقامات سعودی، که خود را افسارگسیخته برای کشتار مردم منطقه و اکنون یمن، احساس می کنند و با کوبیدن به طبل جنگ ضدشیعی توسط آخوندهای فاسد درباری وهابی، به اجرای مطلوبیت‌های استعماری و صهیونیستی پرو بال می دهند، تأمل برانگیز است. 

شیشه عمر حامیان استعماری-غربی نفت و رژیم صهیونیستی است و اگر شیوخ وهابی تصور می کنند با شکم های قطورشان می توانند کوچکترین خطری تولید کنند در اشتباه هستند. حاکمان آل سعود اگر پس از هشتاد سال بندگی امریکا و غرب، درک نکرده باشند که پاشنه آشیل وقوع رفتار آنها در شرایط تهدید چیست و آیا دوستان و هم پیمانان خود را چگونه ترک می کنند، در جهل مرکب بسر می برند.

مدل مهار آل سعود

امریکایی ها و غربی ها با همه شوکت و اقتداری که دارند و یا آن را نمایش می دهند، وقتی در حلقه های ضعف خود آسیب می بینند، عقب نشینی فوری می کنند و هرگاه منافع راهبردی خود را در خطر بدانند، با هرکس و حتی دشمن خود کنار می آیند. اگر ابزار مدیریت آل سعود و شیوخ منطقه در دست امریکایی هاست، پس به خوبی درک می کنند که نباید با آتش بازی کنند، چرا که آتش افروزی در نزدیکی منابع نقش عربستان و یا مراکز اقتصادی-بورسی در امارات و یا مناطق راهبردی-آبراهی، عاقلانه نیست و هر لحظه می تواند با یک رخداد محاسبه نشده با شرایط جبران ناپذیر روبرو شوند.

امریکایی ها می خواهند در منطقه باشند و منافع استعماری خود را تضمین و تأمین کنند ولی قسم نخورده اند که حتماً آن را از شیوخ فعلی و شاهزاده های کم خاصیت طلب کنند.
 خصوصاً اینکه این شاهزاده ها و شیوخ از عقلانیت راهبردی، کم بهره هستند و نه تنها به اربابان خود در پنج سال گذشته خدمت مؤثری نکرده اند بلکه هم سرمایه های خود را به آتش کشیده اند و هم امریکا و غرب در منطقه را در شرایط باخت راهبردی و فرسایش قرار داده اند.

مدل مهار آل سعود

هشدار مقام معظم رهبری جدی است و سربازان گمنام مقاومت که قبلاً در عراق و سوریه و لبنان و فلسطین، طعم تلخ شکست را به آنها چشانده اند، از لحظه صدور هشدار راهبردی مهیا هستند و به قول «امام خمینی(ره)»، خانه عنکبوتی شاهزاده ها و شیوخ و منافع نفتی استعماری خوب «فقط با دو موشک» به هوا خواهند رفت. ژنرال های امریکایی در عراق از این موشک های گمنام زیاد دریافت کرده اند که قطار تابوت هایشان تا واشنگتن رسید


:: بازدید از این مطلب : 405
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : دکتر مولایی
ت : شنبه 22 فروردين 1394
.

رستم در زمان حمله اعراب به ایران(جنگ رستم و سعد ابن ابی وقاص)

رستم در زمان حمله اعراب به ایران(جنگ رستم و عمرابن سعد)

 

تازيان به رستم پيشنهاد كرده بودند كه از قادسيه تا رود فرات را به ايرانيان ببخشند و از آن سو ايشان را باشد تا از شاه ايران فرمانبردارى كنند اما رستم مى‏انديشيد :رستم در نامه خود برادرش را به فرمانبردارى از يزد گرد و يارى دادن به وى سفارش كرد و افسوس خورد :رستم فرستاده‏اى نيز به نزد سعد فرستاد و آشتى جويى كرد ولى پاسخ سعد موافق خواست وى نبود بنابر اين تصميم به ادامه نبرد گرفت و براى سعد پيغامى ديگر فرستاد .

ادامه در ادامه نوشتار

 

پس سپاه آراست و سه روز با تازيان كه تنها در انديشه اشغال سرزمينهاي آباد و سرسبز ايران زمين بودند به نبردى سخت پرداخت آنچنانكه و سرانجام رستم با سعد به نبرد تن بتن پرداخت و اسب سعد را بكشت و سعد پياده شد و رستم براى آنكه كار وى بسازد از اسب خود فرود آمد ولى در ميان گرد و خاك نبرد ،لحظه‏اى از سعد غافل شد و سعد دشنه اي بر پيكر سردار دلاور ايران فرو برد و وي را بكشت :و با كشته شدن رستم ،شكست در سپاه ايران افتاد و لشكريان رستم به بغداد نزد يزدگرد رونهادند .

رستم در تمامي شخصيتهاي تاريخي ايران به عنوان نماد بزرگي و شكوه و قدرت ملي ايرانيان محسوب مي شود و به همين دليل است كه بعد از حمله اعراب آرامگاه شاهنشاهان هخامنشي در كوه مهر به نام نقش رستم شناخته شد . زيرا به باور ايرانيان آرامگاه داريوش بزرگ به عنوان نماد تبلور يافته در نام بزرگ رستم در طول تاريخ ايران بوده است .

به نــــــام خـداونــــد جــان و خـــرد

به کورش به آرش به جمشيد قسم

به نقش و نگـار تخت جمشيد قسم

که ايران همي قلب وخون من است

گرفتــه زجــان از وجــود مـــن است

 



:: بازدید از این مطلب : 396
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : دکتر مولایی
ت : جمعه 21 فروردين 1394
.

و اما مشت محکم ایرانیان کمی مسئولین درک و فهم داشته باشند .
(پاسخ یزدگرد به عمر قبل از حمله اعراب به ایران)
ارسال شده توسط: شمشاد امیری خراسانی

(پاسخ یزدگرد به عمر قبل از حمله اعراب به ایران)

آنچه برای آگاهی دوستان ارجمند در ذیل می آید متن (ترجمه نامه عمر خلیفه دوم به یزدگرد سوم ساسانی) وپاسخ یزدگرد به عمر می باشد. نسخه اصلی این نامه ها در موزه لندن نگهداری می شود. زمان نگاشته شدن این نامه ها مربوط می شود به پس از جنگ قادسیه و پیش از جنگ نهاوند که حدوداً چهار ماه به طول انجامید . عمر نزدیک ۶۰ سال و یزدگرد حدود ۲۳ سال داشته.
نامه عمر :

بنام خدامند بخشنده مهربان
از عمر بن الخطاب خلیفه مسلمین به یزدگرد سوم شاهنشاه پارس
یزدگرد، من آینده روشنی برای تو و ملت تو نمی بینم مگر اینکه پیشنهاد مرا بپذیری و با من بیعت کنی. تو سابقا بر نصف جهان حکم می راندی ولی اکنون که سپاهیان تو در خطوط مقدم شکست خورده اند وملت تو در حال فروپاشی است. من به تو راهی را پیشنهاد می کنم تا جانت را نجات دهی.شروع کن به پرستش خدای واحد، به یکتا پرستی، به عبادت خدای یکتا که همه چیزرا او آفریده. ما برای تو و برای تمام جهان پیام او را آورده ایم، او که خدای راستین است.از پرستش آتش دست بردار و به ملت خود فرمان بده که آنها نیز از پرستش آتش که خطاست دست بکشند،بما بپیوند الله اکبر را پرستش کن که خدای راستین است و خالق جهان.الله را عبادت کن و اسلام را بعنوان راه رستگاری بپذیر. به راه کفر آمیز خود پایان بده و اسلام بیاور و الله اکبر را منجی خود بدان.با این کار زندگی خودت را نجات بده و صلح را برای پارسیان بدست آر. اگر بهترین انتخاب را می خواهیبرای عجم ها ( لقبی که عربها به پارسیان می دادند بمعنی گنگ و لال) انجام دهی با من بیعت کن.
الله اکبر ،خلیفه مسلمین ، عمربن الخطاب


پاسخ یزدگرد :

از شاه شاهان، شاه پارس، شاه سرزمینهای پرشمار، شاه آریایی ها و غیر آریایی ها
به نام اهورا مزدا آفریننده زندگی و خرد.
از شاه پارسیان شاه فرمانروایی پارس، یزدگرد سوم ساسانیبه عمربن الخطاب خلیفه تازیان ( لقبی که پارسیان به عربها می دهند به معنای سگ شکاری و وحشی )
تو در نامه ات نوشته ای می خواهی ما را به راه راست هدایت کنی، به راه خدای راستینت، بدون اینکه هیچگونه آگاهی داشته باشی که ما که هستیم و چه را می پرستیم.
این بسیار شگفت انگیز است که تو لقب فرمانروای عربها را برای خودت غصب کرده ای.آگاهی و دانش تو نسبت به امور دنیا به همان اندازه عربهای پست و سرگردان دربیابانهای عربستان و انسانهای عقب مانده بیابان گرد است.
تو به من پیشنهاد می کنی که خداوند یکتا را بپرستم در حالیکه نمی دانی هزاران سال است که ایرانیان خداوند یکتا را می پرستند و روزی پنج بار به درگاه او نماز می خوانند. هزاران سال است که در ایران، سرزمین فرهنگ و هنر این رویه زندگی روزمره ماست.
زمانیکه ما مهربانی و کردار نیک را در جهان می پروراندیم و پرچم پندار نیک، گفتار نیک، کردارنیک را در دستهایمان به اهتزاز درمی آوردیم تو و پدران تو سوسمار میخوردند و دخترانتان را زنده بگور می کردید.
شما تازیان که دم از الله می زنید برای آفریده های خدا ارزشی قائل نیستید ، شما فرزندان خدا را گردن می زنید، اسرای جنگی را می کشید، به زنها تجاوز می کنید، دختران خود را زنده به گور می کنید،به کاروانها شبیخون می زنید، دسته دسته مردم را می کشید، زنان مردم را میدزدید و اموال آنها را سرقت می کنید. قلب شما از سنگ ساخته شده است. ما تمام این اعمال شیطانی را که شما انجام می دهید محکوم می کنیم. 
حال با اینهمه اعمال قبیح که انجام می دهید چگونه می خواهید به ما درس خداشناسی بدهید؟
تو بمن می گویی از پرستش آتش دست بردارم، ما ایرانیان عشق به خالق و قدرت خلقت او را در نورخورشید و گرمی آتش می بینیم. نور و گرمای خورشید و آتش ما را قادر می سازد که نور حقیقت را ببینیم و قلبهایمان برای نزدیکی به خالق و به همنوع گرم شود. این بما کمک می کند تا با همدیگر مهربانتر باشیمو این نور اهورایی را در اعماق قلبمان روشن می سازد. خدای ما اهورا مزداست و این بسیار شگفت انگیز است که شما تازه او را کشف کرده اید و نام الله را بر آن گذارده اید.
اما ما و شما در یک مرتبه نیستیم، ما به همنوع کمک می کنیم ، ما عشق رادر میان آدمیان قسمت می کنیم، ما پندار نیک را در بین انسانها ترویج می کنیم، ما هزاران سال است کهفرهنگ خود را با احترام به فرهنگ های دیگر بر روی زمین می گسترانیم ، در حالیکه شما به سرزمینهای دیگر حمله می کنید، مردم را دسته دسته قتل عام می کنید، قحطی به ارمغان می آورید و ترس و تهی دستی به راه می اندازید، شما اعمال شیطانی را انجام می دهید. 
چه کسی مسئول اینهمه فاجعه است؟
آیا الله به شما دستور داده قتل کنید، غارت کنید و ویران کنید؟
یا اینکه پیروان الله به نام او این کارها را انجام می دهند؟ و یا هردو؟
شما می خواهید عشق به خدا را با نظامی گری و قدرت شمشیر هایتان به مردم یاد بدهید. شما بیابانگردها می خواهید به ملت ما درس خداشناسی بدهید. ما هزاران سال فرهنگ و تمدن در پشت سر خود داریم، 
تو بجز نظامی گری، وحشی گری، قتل و جنایت چه چیزی را به ارتش عربها یاد دادهای؟ 
چه دانش و علمی را به مسلمانان یاد داده ای که حالا اصرار داری به غیر مسلمانان نیز یاد بدهی؟ 
چه دانش و فرهنگی را از الله ات آموخته ای که اکنون می خواهی به زور به دیگران هم بیاموزی؟
افسوس و ای افسوس … که ارتش پارسیان ما از ارتش شما شکست خورد و حالا مردم ما مجبورند همانخدای خودشان را این بار با نام الله پرستش کنند و همان پنج بار نماز را بخوانند ولی اینکار با زور شمشیرباید عربی نماز بخوانند چون گویا الله شما فقط عربی می فهمد. من پیشنهاد می کنم که تو و همدستانت به همان بیابانهایی که سابقا عادت داشتید در آن زندگی کنید برگردید.آنها را برگردان به همان جایی که عادت داشتید جلوی آفتاب از گرما بسوزند، به همان زندگی قبیله ای ،به همان سوسمار خوردن ها و شیر شتر نوشیدنها.
من تو را نهی نمی کنم از اینکه این دسته های دزد را ( ارتش تازیان) در سرزمین آباد ما رها کنی ، در شهر های متمدن ما و در میان ملت پاکیزه ما.این چهار پایان سنگدل را آزاد مگذار تا مردم ما را قتل عام کنند، زنان و فرزندان ما را بربایند، به زنهای ماتجاوز کنند و دخترانمان را به کنیزی به مکه بفرستند. نگذار این جنایات را به نام الله انجام دهند،به این کارهای جنایتکارانه پایان بده.آریایها بخشنده، خونگرم و مهمان نوازند، انسانهای پاک به هر کجا که بروند تخم دوستی، عشق ،آگاهی و حقیقت را خواهند کاشت بنابراین آنها تو و مردم تو را بخاطر این کارهای جنایتکارانهمجازات نخواهند کرد.
من از تو می خواهم که در همان بیابانهای عربستان بمانی و به شهرهای آباد و متمدن مانزدیک نشوی ، بخاطر عقاید ترسناکت و بخاطر خوی وحشی گریت.

گردن زدن زنان در عربستان


چو بخت عرب بر عجم چیره شد همی بخت ساسانیان تیره شد 
پر آمد ز شاهان جهان را قفیز(پیمانه)نهان شد ز رو گشت پیدا پشیز 
همان زشت شد خوب، شد خوب زشت شده راه دوزخ پدید از بهشت 
دگرگونه شد چرخ گردون بچهر ز آزادگان پاک ببرید مهر 
به ایرانیان زار و گریان شدم ز ساسانیان نیز بریان شدم 
دریغ آن سر و تاج و اورنگ و تخت دریغ آن بزرگی و آن فرّ و بخت 
کزین پس شکست آید از تازیان ستاره نگردد مگر بر زیان 
چو با تخت، منبر برابر شود همه نام بوبکر و عمّر شود 
تبه گردد این رنجهای دراز نشیبی دراز است پیشش فراز 
نه تخت و نه دیهیم بینی نه شهر ز اختر همه تازیان راست بهر 
ز پیمان بگردند وز راستی گرامی شود کژّی و کاستی 
رباید همی این از آن، آن ازین ز نفرین ندانند بازآفرین 
نهانی بتر زآشکارا شود دل مردمان سنگ خارا شود 
شود بنده بی هنر شهریار نژاد و بزرگی نیاید به کار 
به گیتی نماند کسی را وفا روان و زبانها شود پر جفا 
از ایران و از ترک و از تازیان نژادی پدید آید اندر میان 
نه دهقان، همه ترک و تازی بود سخنها به کردار بازی بود 
نه جشن و نه رامش، نه گوهر نه نام به کوشش ز هرگونه سازند دام 
بریزند خون از پی خواسته شود روزگار بد آراسته 
زیان کسان از پی سود خویش بجویند و دین اندر آرند پیش 
ز پیشی و بیشی ندارند هوش خورش نان کشکین و پشمینه پوش 
چو بسیار از این داستان بگذرد کسی سوی آزادگان ننگرد 
یکی نامه ای بر حریر سفید نوشتند پر بیم و چندی امید 
به عنوان بر از پورِ هرمزد شاه جهان پهلوان رستم کینه خواه 
سوی سعد وقاص جوینده جنگ پر از رأی و پر دانش و پر درنگ 
به من بازگوی آنکه شاه توکیست چه مردی و آیین و راه تو چیست 
به نزد که جویی همی دستگاه برهنه سپهبد برهنه سپاه
به نانی تو سیری و هم گرسنه نه پیل و نه تخت و نه بار و بُنه
ز شیر شتر خوردن و سوسمار عرب را به جایی رسیده ست کار
که تاج کیان را کند آرزو تفو باد بر چرخ گردان، تفو! 
شما را به دیده درون شرم نیست ز راه خرد مهر و آزرم نیست 
بدین چهر و این مهر و این راه و خوی همی تخت و تاج آیدت آرزوی 
جهان گر به اندازه جویی همی سخن بر گزافه نگویی همی
فردوسی بزرگ



:: بازدید از این مطلب : 403
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
ن : دکتر مولایی
ت : جمعه 21 فروردين 1394
.

ای برادر ای که دنبال خدا می گردی
این چه کاریست که گرد جهان می گردی
نه در کعبه خدایی ایست ای بشر
این چه باشد که تو دنبال خدا می گردی
اوست که یابننده توست ای حمار گوش دار
این همه پول به دنبال خدا مخدوش دار
پول تو اینک اتشی ایست بر جان ماست
کرده کافر را غنی و دشمن زار ما
ای نگون بخت از خدا غافل شده
این همه پول را چه کردی حاجی شده
اینکه اکنون برایت دم نشانی کند
ان همان پول توست که اینک غوغا می کند
این همه مردم در فقر و گرسنه اه دار
رفتی و کردی شکم پاره چاقتر بیش از هر زمان
هر چه گفتیم و داد و فریاد که نکن زندانی شدیم
از بر این گفتن ها خون دادیم و اعدامی شدیم
حال که حرف ما اینگونه راست شد ای عزیز
جان بده اعدامی فریاد زن مفلوک را
هر چه گفتیم این عرب مرده خوار امت است
هر چه گفتیم روزی دشمن بی باک این ملت است
هی رفتید و فخر اوردید که حاجی شدید
ای افت بر شما ندانسته شیطانی شدید
حال که این نفرین گریبان ما را گرفت گوش دار
آن خدایی که می پنداشتی اکنون کجاست
از پول تو روزانه هزاران را مسلح و پاره کنن
ای وای بر ما دل زا زنده از پیکر بیرون کنند
سر بجنبانی سرت را زنده با تبر قطع اش کنند
ادمی زنده را چون ابراهیم در اتش زره زره اب اش کنند
ای مسلمان حاجی شده ننگ بر تو
هر چه اکنون گناه باشد پای تو
حال برو دنبال خدایت ای نگون
انچه که نفهمیدی همین بود ای زبور
آن خدا هر لحظه کنارت بود بیشتر از خودت
کاش می دانستی حج ات همین بود ای پسر
کاش می دانستی حج تو مادر تنها ماننده است
حج تو نان جویی از بر ان درمانده است
کاش می دانستی که ان مرد گرد خوابید و سنگ بست بر خوداش
تا که تک نانی که خرید سهم باشد برای فرزند گرسنه بی مادراش
ای خدا کاش بودی و می دیدی کفار امروزت
از پس نام تو اکنون نان می خورن ای افروز من
هر چه گفتند خدا هست و بزرگ است به خرج اش نرفت
رفت بت خانه ای را بشمارد گردش کند تا بیابد پیکرات
حال که اینک فهمید بت خانه زیارت کرده است
این گونه شد کافر اکنون جامعه رزم پوشیده است
آنکه ما را کافر و بی دین کرد او نبود
آنکه ما را کافر کرد پول گزاف دادن به وهابی اجنب بود
حال برو ان خدا و بت کده
هی برو حاجی بشو اینک توانی لازم است
آه آن کس که اکنون می رسد دامان توست
آن گناه میخانه و قمار خانه ها ست از پول توست
هی برو خدایت را بر سنگی رخ بنما و بیا
آن ندانی این است خدایت پیش ماست .
شاعر sa molaei
1394/1/21



:: بازدید از این مطلب : 348
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : دکتر مولایی
ت : جمعه 21 فروردين 1394
.
هواپیمای ایرباس متعلق به شرکت مسافربری قشم ایر، که قصد بلند شدن از باند پرواز فرودگاه آتاتورک استانبول ترکیه به مقصد فرودگاه امام خمینی  تهران را داشت ،دچار سانحه شد.

به گزارش عصرخبر به نقل از پایگاه اینترنتی آوییشن هرالد، شب گذشته یک فروند هواپیمای ایرباس متعلق به شرکت مسافربری قشم ایر، که قصد بلند شدن از باند پرواز فرودگاه آتاتورک استانبول ترکیه به مقصد فرودگاه امام خمینی (ره) تهران را داشت دچار حادثه شد.

هنگام سرعت گرفتن هواپیما برای انجام عمل تیک آف، صدای مهیبی از موتور سمت راست این هواپیما منتشر شد و اشیایی از هواپیما روی باند پرواز افتاد.
انفجار موتور هواپیمای ایرانی در استانبول

تصویر رسانه های ترکیه از حادثه
پس از وقوع این حادثه، کادر پروازی، پرواز را لغو کردند و هواپیما در حالی که باد تایرهای اصلی سمت راستش خالی شده بود، توقف کرد. با متوقف شدن هواپیما، مسافران بر روی باند پرواز از هواپیما پیاده شده و به ترمینال فرودگاه منتقل شدند.

روزنامه دیلی صباح ترکیه نیز در این باره نوشت: موتور سمت راست هواپیمای قشم ایر ایران از نوع ایرباس ۳۰۰B۴‌ هنگام افزایش سرعت برای برخاستن از فرودگاه آتاتورک منفجر شد و همچنانکه قطعات آن در باند پراکنده شد چرخ های هواپیما نیز غیرقابل استفاده شد.

بر اساس این گزارش خلبان هواپیما توانست به موقع این هواپیما را متوقف کند و این در حالی بود که شعله های آتش به سرعت موتور آن را دربرگرفته بود.

 مسافران توسط یک هواپیمای دیگر به سمت تهران پرواز کردند.

از سوی دیگر ایرنا نیز گزارش داد:

حادثه انفجار موتور هواپیمای شرکت هواپیمایی قشم ایر در فرودگاه آتاترک استانبول هیچگونه آسیب جانی در بر نداشت.

به گزارش روز جمعه ایرنا از آنکارا، منابع خبری ترکیه شب گذشته اعلام کردند که هواپیمای قشم ایر روز پنجشنبه در فرودگاه بین المللی آتاترک به هنگامی که قصد پرواز به سمت تهران را داشت دچار سانحه شد.
انفجار موتور هواپیمای ایرانی در استانبول
به نوشته منابع خبری ترکیه این هواپیما که از نوع ایرباس و مدل 300 بی 4 بود بعد از سوار شدن مسافرین به هنگامی که قصد پرواز را داشت موتور آن منفجر و آتش گرفت ولی خلبان با موفقیت هواپیما را متوقف کرد.

مسافرین هواپیمای یاد شده توسط یک هواپیمای دیگر به تهران منتقل شدند.

منابع خبری ،زمان این حادثه را بامداد پنجشنبه اعلام کرده اند ولی زمان اعلام خبر این حادثه شب گذشته بود.


:: بازدید از این مطلب : 386
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : دکتر مولایی
ت : جمعه 21 فروردين 1394
.
دروازه ای رو به جهنم نام حفره آتشینی است که یک روستایی اهل چین کشف کرده است، این حفره یک متر پهنا دارد و از آن آتش زبانه می کشد.

به گزارش شبکه خبر، ساکنان این محل دریافتند که زمین در این نقطه گرمتر از جاهای دیگر است و نکته جالب اینکه کارشناسان برای اطلاع از عمق دقیق این حفره حتی نتوانستند به آن نزدیک شوند.

دمای این حفره 792 درجه سانتیگراد از فاصله دومتری است و در شمال غربی چین قرار دارد.

«دروازه جهنم» کشف شد!

«دروازه جهنم» کشف شد!

«دروازه جهنم» کشف شد!
 
 
 

 



:: بازدید از این مطلب : 452
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : دکتر مولایی
ت : جمعه 21 فروردين 1394
.
مردی که فیش حج را پاره کرد
 
مرجع : بویر نیوز
حسنعلی کریمی پیرمرد ۵۰ساله یاسوجی که در روستایی دور افتاده از توابع سی سخت زندگی میکند و مدتهاست در نوبت حج وسفر به خانه خدا قرار دارد بعد از شنیدن تجاوز سربازان عربستانی به دو جوان ایرانی در جلوی حج وزیارت یاسوج اقدام به پاره کردن تمامی مدارک اعزام خود کرد.
به گزارش افکارنیوز، این پیرمرد صادقانه می گوید با اجبار فرزندانم به همراه همسرم قصد زیارت به خانه خدا را کردیم و هیچ علاقه ای به این سفر ندارم چهار طرف خانه ای من کعبه وجود دارد. من دوست داشتم پولم را صرف زندگی این بنده خدا ها کنم.

وی اظهار داشت: من دوست دارم عمو حسنعلی اینها بمانم نه حاج حسنعلی.


:: بازدید از این مطلب : 397
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
ن : دکتر مولایی
ت : جمعه 21 فروردين 1394
.
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
چت باکس
تبادل لینک هوشمند
پشتیبانی