برده سیاه سفید وخوش بو،شد.معجزات امام حسین(ع)

جون بن ابی مالک یکی ازهمراهان امام حسین درروزعاشورا بود.جون اهل نوبه بودودرزمان حضرت علی (ع)برده بودکه امام علی(ع)اورابه یکصدوپنجاه دینارخریده وزمانی که ابوذرغفاری(به دستورعثمان به ربذه تبعیدشد)اورابه ابوذربخشیدوباابوذربه ربذه رفت وتاوقتی ابوذروفات یافت باهمه ی سختی هادرآن بیابان برهوت کنارش ماندبعدبه مدینه بازگشت درخدمت حضرت علی(ع)وسپس نزدفرزندش امام حسن(ع)وپس ازآن همراه امام حسین(ع)شدوبه همراه امام به کربلا آمد.

 

اوبرده ی سیاه چهره ای بودکه روزعاشورانزدامام (ع)آمدوبرای مبارزه اجازه خواست.

امام حسین(ع)فرمود:تومجبورنیستی به جنگ بروی،توبرای عافیت همراه ماآمده ای،خودرابه زحمت مینداز!

جون گفت:من درراحتی باشم ودرسختی شماراتنهابگذارم؟!!بخداسوگندهرچندکه بوی بدن من بد،وحسب ونژادمن رفیع نیست ولی امام بزرگواری چون شمابوی مراخوش وبدنم رامطهرورارنگ روی مراسفیدمی کندوبه بهشتم مژده می دهد!بخداسوگندکه ازشماجدانگردم تاخون سیاه من باخون شریف شماآمیخته گردد!بعدشجاعانه شروع به جنگ کردوبیست وپنج نفرازدشمنان رابه قتل رساندتااینکه به شهادت رسید.

امام حسین(ع)بربالین اوحاضرشدوگفت:خدایا!روی اوراسپیدوبوی اوراخوش واورابانیکان محشورکن وبامحمدوآل محمدآشناومعاشرگردان.

ازامام باقر(ع)روایت شدکه:بعدازواقعه عاشوراهرکسی کشته ی خودراازمیدان بیرون می بردوبه خاک می سپرد،اماجون کسی رانداشت تااوراازمیدان بیرون برد!به همین جهت پیکرپاره پاره ی اوراپس ازده روزدیدنددرحالی که بوی عطرومشک ازبدنش به مشام می رسید!