بمیر ای بی وفا که اتش برایت ات کم باشد
صدای کلاغان هم صدایت دیدن برایت سخت باشد
بگیری و بخوابی و باز احساس درد کنی
چه گویم امشب برایت تا که رسوا و تنها باشی
به روزی بینم که حتی یه دستی نماند
که خواهی تباهی و هر چه باشد مرد نباش
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2